عاشق پسر عموم شدم پارت 46
نگاهم روی ل*باس خوش فرمش وایساده دست خودم نبود به طرفش کشیده می شدم تو یه حرکت ل*بام رو روی ل*باش کوبوندم و خیلی خشن و عمیق می م*ک زدم تازه فهمیدم چقدر دلم برای طمع ل*باش تنگ شده بود هی تقلا می کرد اما بازم ادامه دادم انگار تشنم بود و سیر نمیشدم خ*ون شو میتونستم مزه کنم از ل*باش گاز گرفتم و زبو*نمو وارد ده*نش کردم و جای ده*ن و زب*ونشو می م*ک یدم که یک دفعه همکاری کرد تعجب کردم اما متوقف نشدم )
+(آه لعنت بهم من همکاری کردم اما دست خودم نبود انگار دلم تنگ شده بود با اینکه مزه تلخ ال*کل و سی*گار نمیزاشت تعم خوب ل*باش رو بچشم بعد چند مین که دیگه به خودم اومدم و جداشدم همین طور که نفس نفس می زدیم کوک پیشو نیشو به پیشونی چسپوند و چشمامون رو بستیم)
_چرا همکاری کردی
+(اوه نه این سوالی بود که ازش می ترسیدم جوابی ندادم که چنگی به ک*مرم زد)
+چرا بهم خیانت کردی
+(چی اون حق نداشت همچین چیزی بگه اونی که بهش خیانت شد من بودم اون با خودش چه فکری کرده بود)
+(تک خنده ای کرد اونو هل داد عقب )واقعا اینبار هم بهم ثابت شد که یه عو*ضی بیش نیستی اونی که بهش خیانت شد من بودم اونی که کتک می خورد و قلبش زخمی بود من بودم و تو مثل همیشه خود خواه برات متاسفم ...ازت متنفرم جئون جونگکوک متنفرممممم(بغض و خنده همه حرف هارو که میزد تو چشماش نگاه میکرد خواست بره که کوک به حرف اومد)
_ولی تو هم بهم خیانت کردی تازه تو باعث تمام بد بختی هام هستی اونی که باید متنفر باشه منم
+باز هم خود خواهی بس کن کوک تو نمیدونی بخاطر کار هات و تو چقدر بد بختی کشیدم تو هیچ وقت به فکر من نبودی من هیچ وقت بهت خیانت نکردم (خواست بره که بر گشت)
+و اینکه مقسر تمام بد بختی های هردو مون توی کوک تو این کارو با ما کردی
پس خودتو گول نزن (رفت)
(اما کوکرو با دنیایی پر از سوال تنها گزاشت معنی این حرف های ا.ت چی بود او درست می گفت یا میخواست کوک رو احمق فرض کنه درسته بعضی از اتفاق ها تقسیر او بود ولی ا.ت هم بی تقسیر نبود و این کوک رو گیج کرده بود)
+(آه لعنت بهم من همکاری کردم اما دست خودم نبود انگار دلم تنگ شده بود با اینکه مزه تلخ ال*کل و سی*گار نمیزاشت تعم خوب ل*باش رو بچشم بعد چند مین که دیگه به خودم اومدم و جداشدم همین طور که نفس نفس می زدیم کوک پیشو نیشو به پیشونی چسپوند و چشمامون رو بستیم)
_چرا همکاری کردی
+(اوه نه این سوالی بود که ازش می ترسیدم جوابی ندادم که چنگی به ک*مرم زد)
+چرا بهم خیانت کردی
+(چی اون حق نداشت همچین چیزی بگه اونی که بهش خیانت شد من بودم اون با خودش چه فکری کرده بود)
+(تک خنده ای کرد اونو هل داد عقب )واقعا اینبار هم بهم ثابت شد که یه عو*ضی بیش نیستی اونی که بهش خیانت شد من بودم اونی که کتک می خورد و قلبش زخمی بود من بودم و تو مثل همیشه خود خواه برات متاسفم ...ازت متنفرم جئون جونگکوک متنفرممممم(بغض و خنده همه حرف هارو که میزد تو چشماش نگاه میکرد خواست بره که کوک به حرف اومد)
_ولی تو هم بهم خیانت کردی تازه تو باعث تمام بد بختی هام هستی اونی که باید متنفر باشه منم
+باز هم خود خواهی بس کن کوک تو نمیدونی بخاطر کار هات و تو چقدر بد بختی کشیدم تو هیچ وقت به فکر من نبودی من هیچ وقت بهت خیانت نکردم (خواست بره که بر گشت)
+و اینکه مقسر تمام بد بختی های هردو مون توی کوک تو این کارو با ما کردی
پس خودتو گول نزن (رفت)
(اما کوکرو با دنیایی پر از سوال تنها گزاشت معنی این حرف های ا.ت چی بود او درست می گفت یا میخواست کوک رو احمق فرض کنه درسته بعضی از اتفاق ها تقسیر او بود ولی ا.ت هم بی تقسیر نبود و این کوک رو گیج کرده بود)
۸۵.۹k
۲۱ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۹۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.