تو مال منی:) ♡
تو مال منی:) ♡
𝐏𝐚𝐫𝐭: ۷
از حموم اومدم بیرون که یهو
تهیونگ رو روی تختم دیدم
ا/ت:اینجا چیکار میکنی؟ بلد نیستی در بزنی
تهیونگ: ببخشید اگه عمارت منه
ا/ت: خب چی میشد در میزدی؟
تهیونگ :ولی تو حموم بودی
ا/ت:خب وایمیستادی بیام بیرون،وایسا وسایلام چرا نیستنن
تهیونگ:واقعا یادت رفته؟!
ا/ت:چیو؟
تهیونگ:اینکه قرار بود بعد ازد.واج پیش هم بخوا.بیم
ا/ت:ولی منم قبول نکردم
تهیونگ: ا/ت من میخوام لیگی واقعا باور کنه که ما ازد.واج کردیم
ا/ت: اما من نمیتونم
تهیونگ :حتی اگه بخوای وسطمون یه چیزی میزارم
ا/ت:نه نمیتونم، وسایلم رو بیار
یهو تهیونگ اومد و منو بلند کرد
ویو تهیونگ
ا/ت رو بلند کردم و بردمش سمت اتاقم
ا/ت:منو بزار زمیننن، لطفا منو بزار زمیننن
گذاشتمش رو تخت و گفتم
تهیونگ:بیا اینم وسایلات
ا/ت: حتی فکرشم نکن پیشت بخوابم
تهیونگ:ولی چرا؟
ا/ت: بهت گفتم دلیلشو
تهیونگ:بیا فقط یبار امتحان قول میدم حتی بهت نزدیکم نشم
ا/ت: آخه
تهیونگ: ا/ت لطفا
ا/ت: باشه
پرش زمانی به فردا
صبح پاشدم دیدم تهیونگ نیست که یهو...
اینم پارت جدید
شرط هاش
لایک:۲۰
کامنت ۲۰
𝐏𝐚𝐫𝐭: ۷
از حموم اومدم بیرون که یهو
تهیونگ رو روی تختم دیدم
ا/ت:اینجا چیکار میکنی؟ بلد نیستی در بزنی
تهیونگ: ببخشید اگه عمارت منه
ا/ت: خب چی میشد در میزدی؟
تهیونگ :ولی تو حموم بودی
ا/ت:خب وایمیستادی بیام بیرون،وایسا وسایلام چرا نیستنن
تهیونگ:واقعا یادت رفته؟!
ا/ت:چیو؟
تهیونگ:اینکه قرار بود بعد ازد.واج پیش هم بخوا.بیم
ا/ت:ولی منم قبول نکردم
تهیونگ: ا/ت من میخوام لیگی واقعا باور کنه که ما ازد.واج کردیم
ا/ت: اما من نمیتونم
تهیونگ :حتی اگه بخوای وسطمون یه چیزی میزارم
ا/ت:نه نمیتونم، وسایلم رو بیار
یهو تهیونگ اومد و منو بلند کرد
ویو تهیونگ
ا/ت رو بلند کردم و بردمش سمت اتاقم
ا/ت:منو بزار زمیننن، لطفا منو بزار زمیننن
گذاشتمش رو تخت و گفتم
تهیونگ:بیا اینم وسایلات
ا/ت: حتی فکرشم نکن پیشت بخوابم
تهیونگ:ولی چرا؟
ا/ت: بهت گفتم دلیلشو
تهیونگ:بیا فقط یبار امتحان قول میدم حتی بهت نزدیکم نشم
ا/ت: آخه
تهیونگ: ا/ت لطفا
ا/ت: باشه
پرش زمانی به فردا
صبح پاشدم دیدم تهیونگ نیست که یهو...
اینم پارت جدید
شرط هاش
لایک:۲۰
کامنت ۲۰
۱۲.۹k
۲۹ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.