You love a vampire: part 3 (5)
تائو سرعتشو بیشتر کرد: تند تر برو پرنسس ...و اعتراف کن داره بهت خوش میگذره😂
_نهههه التماس میکنم نگه دار
تائو: خیله خب بابا باشه😂
تاب و نگه داشت
لیلی به شوخی گفت: وای...نزدیک بود بمیرم😥
تائو: 😑😐آره منم گذاشتم
_قیافشو😂😂
تائو:😂😂
لیلی شروع کرد به دویدن و تائو هم دنبالش رفت
تائو ازش یکم دور بود و داشت به لیلی میرسید . لیلی به یه رود خونه رسید و تائو داشت دنبالش میگشت که تا به لیلی رسید
روش آب پاشید
تائو: واااای.....خیس شدم دختر😂😐
_😁این حقت بود
آروم آروم رفت توی آب
تائو: کجا ؟؟؟نرو سرما میخوری
لیلی همون موقع دستاشو گرفتش و کشیدش تو آب
تائو: وااای منو کجا میبری؟؟!!
لیلی کشیدش تو آب و سرشو برد زیر آب و خودشم رفت
تائو پلک میزد که لیلی درست بتونه زیر آب ببینه
لیلی از قیافش خندش گرفته بود. آروم رفت نزدیکش و زیر آب بوسیدش . بعد از این بوسه تائو تعجب کرده بود و رفت بالا(سطح آب)
تائو : همین یجا امتحانش نکرده بودیم که کردیم
_آره😂😂
تائو: وای من دیگه چشم ندارم تو چشمای فرمانده نگاه کنم
_😂اون از خودت بدتره
تائو: آره خودش هفت آب کش عالمه😂😂
_بیا دیگه برگردیم...فقط امیدوارم سوهو نکشتمون...😂😂
تائو: وگرنه میگه از شام خبری نیست😂😂
به قصر برگشتن . تائو پاورچین به سمت اتاقش رفت . لیلی هم بدو بدو رفت تو اتاقش و لباسش رو عوض کرد چیزی نگذشت که ندیمه ها برای آماده کردنش اومدن
🍷🍷🍷🍷🍷🍷🍷🍷🍷🍷🍷🍷🍷
جشن شروع شده بود و طبق رسوم های جشن رقص سلطنتی واجب بود . تائو لیلی باهم بودن . وقتی آهنگ شروع شد زودتر از همه شروع کردن و بقیه هم به اونا ملحق شدن وسط رقص باید جابه جا میشدن جای تائو با سهون عوض شد
_😆اولین باره که باهات میرقصم سهونا
سهون: آره😅
دوباره جاها عوض شد و لیلی با سوهو افتاد
سوهو: خیلی وقت بود باهم نرقصیده بودیم☺
_آره...آخرین بار کی بود؟ تو یادته؟
سوهو: فک کنم تاجگذاری من بود
_آره دقیقا...راست میگی
سوهو: ببین حافظه برادرت خوب کار میکنه😏
_بله...خیلی خوب کار میکنه😂
با هم خندیدن و باید جاها عوض میشد . این بار با لوهان افتاد . به نظر لیلی به یاد موندنی ترین رقص بود . اما ...همون لحظه جای لوهان با کریس عوض شد . لیلی اینبار فقط با تعجب و ترس بهش نگاه میکرد . ظاهر کریس خشن و شیطانی بود . لیلی مستقیم تو چشماش نگاه میکرد و نگاهش ترسیده بود . کریس پوزخندی زد و گفت:
_نهههه التماس میکنم نگه دار
تائو: خیله خب بابا باشه😂
تاب و نگه داشت
لیلی به شوخی گفت: وای...نزدیک بود بمیرم😥
تائو: 😑😐آره منم گذاشتم
_قیافشو😂😂
تائو:😂😂
لیلی شروع کرد به دویدن و تائو هم دنبالش رفت
تائو ازش یکم دور بود و داشت به لیلی میرسید . لیلی به یه رود خونه رسید و تائو داشت دنبالش میگشت که تا به لیلی رسید
روش آب پاشید
تائو: واااای.....خیس شدم دختر😂😐
_😁این حقت بود
آروم آروم رفت توی آب
تائو: کجا ؟؟؟نرو سرما میخوری
لیلی همون موقع دستاشو گرفتش و کشیدش تو آب
تائو: وااای منو کجا میبری؟؟!!
لیلی کشیدش تو آب و سرشو برد زیر آب و خودشم رفت
تائو پلک میزد که لیلی درست بتونه زیر آب ببینه
لیلی از قیافش خندش گرفته بود. آروم رفت نزدیکش و زیر آب بوسیدش . بعد از این بوسه تائو تعجب کرده بود و رفت بالا(سطح آب)
تائو : همین یجا امتحانش نکرده بودیم که کردیم
_آره😂😂
تائو: وای من دیگه چشم ندارم تو چشمای فرمانده نگاه کنم
_😂اون از خودت بدتره
تائو: آره خودش هفت آب کش عالمه😂😂
_بیا دیگه برگردیم...فقط امیدوارم سوهو نکشتمون...😂😂
تائو: وگرنه میگه از شام خبری نیست😂😂
به قصر برگشتن . تائو پاورچین به سمت اتاقش رفت . لیلی هم بدو بدو رفت تو اتاقش و لباسش رو عوض کرد چیزی نگذشت که ندیمه ها برای آماده کردنش اومدن
🍷🍷🍷🍷🍷🍷🍷🍷🍷🍷🍷🍷🍷
جشن شروع شده بود و طبق رسوم های جشن رقص سلطنتی واجب بود . تائو لیلی باهم بودن . وقتی آهنگ شروع شد زودتر از همه شروع کردن و بقیه هم به اونا ملحق شدن وسط رقص باید جابه جا میشدن جای تائو با سهون عوض شد
_😆اولین باره که باهات میرقصم سهونا
سهون: آره😅
دوباره جاها عوض شد و لیلی با سوهو افتاد
سوهو: خیلی وقت بود باهم نرقصیده بودیم☺
_آره...آخرین بار کی بود؟ تو یادته؟
سوهو: فک کنم تاجگذاری من بود
_آره دقیقا...راست میگی
سوهو: ببین حافظه برادرت خوب کار میکنه😏
_بله...خیلی خوب کار میکنه😂
با هم خندیدن و باید جاها عوض میشد . این بار با لوهان افتاد . به نظر لیلی به یاد موندنی ترین رقص بود . اما ...همون لحظه جای لوهان با کریس عوض شد . لیلی اینبار فقط با تعجب و ترس بهش نگاه میکرد . ظاهر کریس خشن و شیطانی بود . لیلی مستقیم تو چشماش نگاه میکرد و نگاهش ترسیده بود . کریس پوزخندی زد و گفت:
۳.۹k
۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.