منو دست کم گرفتی ..2
پارت دوم
از اینکه از کسی خواهش بکنی اصلا خوشت نمیاومد
و معمولا همه چی رو ب زور برای خودت میکردی
پس با خودت فکر کردی و تصمیم گرفتی
بدزدیش و به مخفی گاهت ببریش ...
*آدمات رو خبر کردی و نقشه رو براشون توضیح دادی
بعد از آماده شدن به سمت خونه ش رفتید
توی کوچه در حال رفتن به خونه بود ک دیدیش و
به سمتش رفتی و بی هوشش کردی و وارد ون کردینش
*به مخفیگاه بردینش
دست و پاش و دهنش بسته بود. کم کم چشماش رو باز کرد
خودش رو تو اون فضا دید
محلی متروکه بود داشت به این فکر میکرد که چطور به اینجا اومده اما هیچی یادش نمیاومد
+چرا سردرگمی بیبی بوی ؟
+عاها ببخشید .. بیا *برداشتن دستمال از دهنش
_ازم چی میخوای؟ اصن تو کی هستی
+من فقط خودت رو میخوام
_منو ؟
+اوم . راستی من ا.ت م
×خانم ی لحظه میاید؟
+ الان میام
همین جا بمون پسر
*ذهن سونگمین
_هه منو دست کم گرفتی
^دست و پاش رو باز کرد اما باز هم نشست
+اوو اومدم
چ خوب که حرف گوش کنی خوشم اومد
*همونطور و نشسته بود به سمتش خم شدی و به صورتش نزدیک شدی و میخواستی چیزی بگی ک ...
تو ی حرکت جاتون عوض شد
این تو بودی که رو صندلی نشسته بود سونگمین روت خیمه زد و با فاصله کمی
که با صورتت داشت لب زد
_بلاخره اومدی پیشم بیبی گرل؟
+ا.مم تو ..مگه دست..
_منو دست کم گرفتی؟
حالا کسی که ازت درخواست داره منم
_میشه باهم ادامه بدیم.؟
+ا. وم اوهوم :)
The end
Niki
#استری_کیدز #بنگچان #لینو #هان #سونگمین #جونگین #آی_ان #فلیکس #هیونجین
#بی_تی_اس
از اینکه از کسی خواهش بکنی اصلا خوشت نمیاومد
و معمولا همه چی رو ب زور برای خودت میکردی
پس با خودت فکر کردی و تصمیم گرفتی
بدزدیش و به مخفی گاهت ببریش ...
*آدمات رو خبر کردی و نقشه رو براشون توضیح دادی
بعد از آماده شدن به سمت خونه ش رفتید
توی کوچه در حال رفتن به خونه بود ک دیدیش و
به سمتش رفتی و بی هوشش کردی و وارد ون کردینش
*به مخفیگاه بردینش
دست و پاش و دهنش بسته بود. کم کم چشماش رو باز کرد
خودش رو تو اون فضا دید
محلی متروکه بود داشت به این فکر میکرد که چطور به اینجا اومده اما هیچی یادش نمیاومد
+چرا سردرگمی بیبی بوی ؟
+عاها ببخشید .. بیا *برداشتن دستمال از دهنش
_ازم چی میخوای؟ اصن تو کی هستی
+من فقط خودت رو میخوام
_منو ؟
+اوم . راستی من ا.ت م
×خانم ی لحظه میاید؟
+ الان میام
همین جا بمون پسر
*ذهن سونگمین
_هه منو دست کم گرفتی
^دست و پاش رو باز کرد اما باز هم نشست
+اوو اومدم
چ خوب که حرف گوش کنی خوشم اومد
*همونطور و نشسته بود به سمتش خم شدی و به صورتش نزدیک شدی و میخواستی چیزی بگی ک ...
تو ی حرکت جاتون عوض شد
این تو بودی که رو صندلی نشسته بود سونگمین روت خیمه زد و با فاصله کمی
که با صورتت داشت لب زد
_بلاخره اومدی پیشم بیبی گرل؟
+ا.مم تو ..مگه دست..
_منو دست کم گرفتی؟
حالا کسی که ازت درخواست داره منم
_میشه باهم ادامه بدیم.؟
+ا. وم اوهوم :)
The end
Niki
#استری_کیدز #بنگچان #لینو #هان #سونگمین #جونگین #آی_ان #فلیکس #هیونجین
#بی_تی_اس
۱.۸k
۰۹ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.