روانی دوست داشتنی
روانی دوست داشتنی
پارت نهم
راوی... دیگه نمیتونمممم
ات حرف زد
+ساناز(دختر عموی ارتین) اون.. ساناز نیست
-چرا خودشه
+اون داره یه نفر و میبوسه واتا فا....
که اقا ارتین جلوی دهنش و میگیره(😅😂)
-بی تر ادب
+(خندیدن)
که یهو ات خیلی نا خدا گاه گونه ارتین رو میکشه
ارتین شوکه شده
+ام... ببخشید
-(بوسیدن لب های ات)
ادمین:اه اه چندشا
خب اهان بریم ادامه
اونا میرن جلو که ساناز میگه
/دارم روشون کار میکنم عشقم فقط یکم مونده تا سروت ارتین و عموم اینارو بالا بکشم
ارتین پیاده شد و اشاره کرد که بادیگارد یه کاری کنه ولی با رمز گفت
من نفهمیدم
بادیگارد رفت و ساناز و برد
-بریم خونه
+اما مامان و بابا از من خوششون نمیاد
-اونا نمیدونن چخبره درست مثل من
+پس بریم(با شک و تردید)
(عمارت)
+سلا......
&﷼ببند دهنتو هرز.....
-پدر مادر با من بیاین
(نیم ساعت بعد)
&﷼ما معذرت میخایم ما.. ما نمیدونستیم زود قضاوت کردیم
+اشکال نداره(لبخند)
که مادر ارتین بغلم کرد که یهو.......
پارت نهم
راوی... دیگه نمیتونمممم
ات حرف زد
+ساناز(دختر عموی ارتین) اون.. ساناز نیست
-چرا خودشه
+اون داره یه نفر و میبوسه واتا فا....
که اقا ارتین جلوی دهنش و میگیره(😅😂)
-بی تر ادب
+(خندیدن)
که یهو ات خیلی نا خدا گاه گونه ارتین رو میکشه
ارتین شوکه شده
+ام... ببخشید
-(بوسیدن لب های ات)
ادمین:اه اه چندشا
خب اهان بریم ادامه
اونا میرن جلو که ساناز میگه
/دارم روشون کار میکنم عشقم فقط یکم مونده تا سروت ارتین و عموم اینارو بالا بکشم
ارتین پیاده شد و اشاره کرد که بادیگارد یه کاری کنه ولی با رمز گفت
من نفهمیدم
بادیگارد رفت و ساناز و برد
-بریم خونه
+اما مامان و بابا از من خوششون نمیاد
-اونا نمیدونن چخبره درست مثل من
+پس بریم(با شک و تردید)
(عمارت)
+سلا......
&﷼ببند دهنتو هرز.....
-پدر مادر با من بیاین
(نیم ساعت بعد)
&﷼ما معذرت میخایم ما.. ما نمیدونستیم زود قضاوت کردیم
+اشکال نداره(لبخند)
که مادر ارتین بغلم کرد که یهو.......
۵.۴k
۱۹ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.