. . . .. . .. فیک جـونگکوک. . . . . . .

. . . .. . .. فیک جـونگکوک. . . . . . .

نیم؟ ازدواج اجباری

part ⁴

ویو لیلی
قدم قدم وارد شدم که یهو...پاهام لیز خورد و افتادم توی بغل کوک و صورتم قرمز شد و سریع بلند شدم

+ایش..
– پوزخند* مراقب باش
+ هوی..اینکه شب پیشت می‌خوابم فکر چندشی به سرت نزنه قرار نیست بین ما اتفاقی بیفته
– مطمئن نیستم کاری نکنم.. ولی باشه خانوم کوچولو
+ مرض بگیری.. هرچی میکشم زیر سر کچل خودته (اروم)

صحبت ادمین
دلم میخواست این فیک از یونجون بود مگه نه؟😭
اگه خوشتون امد بعدی ها از یونجون 💅🏻💅🏻
+عنتر داستان رو ادامه بده امدی زر میزنی؟
: بی اعصاب اه اه باشه

– هی لیلی..من میرم دوش بگیرم..
+ عااا باشه به درک بری برنگردی (بازم اروم)

ویو لیلی
مرتیکه رفت حموم..بلند شدم و رفتم تا عمارت رو رصد کنم همه جارو دیدم و متوجه شدم توی طبقه اخر عمارت اتاقی بود که روش با نوار قرمز زده بود وارد نشوید..
یعنی چی؟... یعنی بپرسم ازش؟.. وای به من چه اصلا ایش از پله ها پایین امدم و رفتم توی اتاق جونگ کوک که یهو با بدن....

★
★
بمونین توی خماری😭😭
حمایت که نمیکنین همین میشه
تند تند براتون پارت میزارم 🔪🔪🔪🔪