سرنوشت من پارت ۲۶
کوک ویو
۱۰ دقیقه از فیلم گذشته بود من این فیلم رو قبلا دیده بودم میدونستم الان قراره ترسناک بشه .....
داشتیم نگاه میکردیم که یهو یه چیزی پرید تو صفحهی تلوزیون که جیغ ا/ت و جنی رفت هوا
+(جیغ بنفش )
@(هم جیغ هم گریه )
ا/ت خودشو جا داد تو بغلم و داشت گریه می کرد جنی هم رفته بود زیر پتو و داشت گریه میکرد ته هم داشت سعی میکردم آرومش کنه
ا/ت رو تو بغلم کشیدمش و سرش رو نوازش کردم
(چه رومانتیک نوشتم برید حال کنید )
_اروم باش اشکال نداره
+هق...هق....میترسم ....هق
_اشکال نداره ...نترس تموم شد دیگه نگاه نمی کنیم
تلوزیون رو خاموش کردم ا/ت هنوز تو بغلم بود چند دقیقه گذشت که دیدم صدایی ازش نمیاد به صورتش نگاه کردم خوابش برده بود به کیوت ترین شکل ممکن خوابیده بود
بیدارش نکردم براید استایل جوری که بیدار نشه بغلش کردم و بردمش بالا تو اتاقمون گذاشتمش رو تخت و پتو رو روش کشیدم دیگه باید میرفتم با اینکه الان پیشش بودم ولی بازم انگار دلم واسش تنگ شده
برق رو خاموش کردم و رفتم بیرون اتاق......
رفتم اتاق کارم که وسایلمو بردارم و برای آخرین بار پرونده ها رو چک کنم ..........
پرونده ها رو آماده کردم وسایلم رو با کمک تهیونگ بردم پایین
_تهیونگ ازت خواهش میکنم توی این یک هفته مواظب ا/ت باش ممکنه جیمین فکر دزدین ا/ت به سرش بزنه اگر اتفاقی افتاد ا/ت رو برسون آلمان توی عمارتی که توی مونیخ هست
×خیالت راحت باشه ومواظب خودت باش وقتی باند لی یانگ (همون کسی که کوک داره میره آمریکا باهاش بجنگه )
رو نابود کردی باید سریع بیای اینجا .
_باشه .....بازم ازت ممنونم مواظب خودتون باشید من دیگه برم
تهیونگ رو بغل کردم و به ستم ماشین رفتم که برم فرود گاه بادیگارد ا وسایلم رو آوردن باید وقتی رسیدم آمریکا به مخفیگاه داخل آمریکا برم از قبل نیرو ها اماره بودن ولی خودم باید نظارت داشته باشم باند لی یانگ باند قوی هست سوار ماشین شدم و به سمت فرودگاه رفتیم ......
رسیدیم فرود گاه سوار هواپیما شدم
رفتم تو قسمت وی ای پی و روی صندلی رزرو شدم نشستم بعد از تقریبا ۸ ساعت (نمیدونم از سئول تا واشنگتن دی سی چند ساعت است هرچقدرم گشتم پیدا نکردم حالا یه چیزی فک کنید دیگه )
رسیدم آمریکا توی این مدت داشتم به ا/ت فک میکردم تو این مدت احساسم بهش عوض شده بود دیگه به فکر انتقام نبودم فقط به فکر این بودم که ازش محافظت کنم وقتی رسیدم آمریکا تقریبا ساعت ۲و نیم شب بود
بسه برید پی کار زندگیتون ادمینتون کرم داره
باییییییی🙂💜
۱۰ دقیقه از فیلم گذشته بود من این فیلم رو قبلا دیده بودم میدونستم الان قراره ترسناک بشه .....
داشتیم نگاه میکردیم که یهو یه چیزی پرید تو صفحهی تلوزیون که جیغ ا/ت و جنی رفت هوا
+(جیغ بنفش )
@(هم جیغ هم گریه )
ا/ت خودشو جا داد تو بغلم و داشت گریه می کرد جنی هم رفته بود زیر پتو و داشت گریه میکرد ته هم داشت سعی میکردم آرومش کنه
ا/ت رو تو بغلم کشیدمش و سرش رو نوازش کردم
(چه رومانتیک نوشتم برید حال کنید )
_اروم باش اشکال نداره
+هق...هق....میترسم ....هق
_اشکال نداره ...نترس تموم شد دیگه نگاه نمی کنیم
تلوزیون رو خاموش کردم ا/ت هنوز تو بغلم بود چند دقیقه گذشت که دیدم صدایی ازش نمیاد به صورتش نگاه کردم خوابش برده بود به کیوت ترین شکل ممکن خوابیده بود
بیدارش نکردم براید استایل جوری که بیدار نشه بغلش کردم و بردمش بالا تو اتاقمون گذاشتمش رو تخت و پتو رو روش کشیدم دیگه باید میرفتم با اینکه الان پیشش بودم ولی بازم انگار دلم واسش تنگ شده
برق رو خاموش کردم و رفتم بیرون اتاق......
رفتم اتاق کارم که وسایلمو بردارم و برای آخرین بار پرونده ها رو چک کنم ..........
پرونده ها رو آماده کردم وسایلم رو با کمک تهیونگ بردم پایین
_تهیونگ ازت خواهش میکنم توی این یک هفته مواظب ا/ت باش ممکنه جیمین فکر دزدین ا/ت به سرش بزنه اگر اتفاقی افتاد ا/ت رو برسون آلمان توی عمارتی که توی مونیخ هست
×خیالت راحت باشه ومواظب خودت باش وقتی باند لی یانگ (همون کسی که کوک داره میره آمریکا باهاش بجنگه )
رو نابود کردی باید سریع بیای اینجا .
_باشه .....بازم ازت ممنونم مواظب خودتون باشید من دیگه برم
تهیونگ رو بغل کردم و به ستم ماشین رفتم که برم فرود گاه بادیگارد ا وسایلم رو آوردن باید وقتی رسیدم آمریکا به مخفیگاه داخل آمریکا برم از قبل نیرو ها اماره بودن ولی خودم باید نظارت داشته باشم باند لی یانگ باند قوی هست سوار ماشین شدم و به سمت فرودگاه رفتیم ......
رسیدیم فرود گاه سوار هواپیما شدم
رفتم تو قسمت وی ای پی و روی صندلی رزرو شدم نشستم بعد از تقریبا ۸ ساعت (نمیدونم از سئول تا واشنگتن دی سی چند ساعت است هرچقدرم گشتم پیدا نکردم حالا یه چیزی فک کنید دیگه )
رسیدم آمریکا توی این مدت داشتم به ا/ت فک میکردم تو این مدت احساسم بهش عوض شده بود دیگه به فکر انتقام نبودم فقط به فکر این بودم که ازش محافظت کنم وقتی رسیدم آمریکا تقریبا ساعت ۲و نیم شب بود
بسه برید پی کار زندگیتون ادمینتون کرم داره
باییییییی🙂💜
۱۲.۱k
۱۸ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.