عشق دوست داشتنی
💜🩷🩵💙💚🩷❤💜🩵💙💚🩷🤗
پارت ♡ 2
که
یهو جئونگ کوک زمزمه کرد
ا/ت دوست دارم تنهام نزار🥺😢💔
ا/ت:تنهات نمی زارم
[ا/ت در حال بوسیدن گونه ی جئونگ کوک می شه که یهو چشای جئون باز میشه]
کوکی :تو داری منو میبوسی☺️
ا/ت:کی! من
کوکی: نه پس عممم😑".عه داری گریه می کنی
ا/ت:اره واسه تو گریه میکنم اصلا ولش من برم
☆کوکی دستشو می گیره: تو غلط می کنی
بری
ا/ت:بو خیانت می دی
کوکی:ها!چی می گی ا/ت
ا/ت:یه چند باری اومدم شرکتت که میرا خانوم با موهای قرمز همونی که وسط اتاقت ژست عکاسی گرفته بود و باهم خیلی خوب گرم گرفته بودید (دیگه توضیح ش تا اینجا فکر کنم بست باشه)
کوک:🤣🤣
ا/ت: چیه چرا می خندی
هی بس کن دیگه می خوای بکشمت
(کوکی توضیح میده که شریکشه و اینا.........)
واکنش ا/ت:🤯🫠
ا/ت:پس چرا زود تر نگفتی
کوک:😐
ا/ت:بگذریم ،حالت خوبه عشقم
کوک:یه بوسه دیگه هم بکنی دیگه کامل خوب میشم کوچولوی عجیجم
ا/ت:من کوچولوم🤨
کوکی:خب پیرزنم😅
ا/ت:گگگگگگگ
بقیه شو پارت بعدی میزارم🤗
پارت ♡ 2
که
یهو جئونگ کوک زمزمه کرد
ا/ت دوست دارم تنهام نزار🥺😢💔
ا/ت:تنهات نمی زارم
[ا/ت در حال بوسیدن گونه ی جئونگ کوک می شه که یهو چشای جئون باز میشه]
کوکی :تو داری منو میبوسی☺️
ا/ت:کی! من
کوکی: نه پس عممم😑".عه داری گریه می کنی
ا/ت:اره واسه تو گریه میکنم اصلا ولش من برم
☆کوکی دستشو می گیره: تو غلط می کنی
بری
ا/ت:بو خیانت می دی
کوکی:ها!چی می گی ا/ت
ا/ت:یه چند باری اومدم شرکتت که میرا خانوم با موهای قرمز همونی که وسط اتاقت ژست عکاسی گرفته بود و باهم خیلی خوب گرم گرفته بودید (دیگه توضیح ش تا اینجا فکر کنم بست باشه)
کوک:🤣🤣
ا/ت: چیه چرا می خندی
هی بس کن دیگه می خوای بکشمت
(کوکی توضیح میده که شریکشه و اینا.........)
واکنش ا/ت:🤯🫠
ا/ت:پس چرا زود تر نگفتی
کوک:😐
ا/ت:بگذریم ،حالت خوبه عشقم
کوک:یه بوسه دیگه هم بکنی دیگه کامل خوب میشم کوچولوی عجیجم
ا/ت:من کوچولوم🤨
کوکی:خب پیرزنم😅
ا/ت:گگگگگگگ
بقیه شو پارت بعدی میزارم🤗
۶.۱k
۰۶ فروردین ۱۴۰۲