چند پارتی جونگ کوک
'🐰'
پارت 2
ادامه...
ویو جونگ کوک:
رفتم کمپانی با رعیس حرف زدم رفتم خونه دنبال ا/ت
کوک:الو؟ ا/ت من پایینم بیا
ا/ت:باشهه فقط چمدونم سنگینه
کوک:خودم الان میام
پیش به سوی فرودگاه
سوار هواپیما شدین و بعد از چند ساعتی رسیدین به مقصد جونگ کوک از قبل همه چیزو برنامه ریزی کرده بود و همینطور هتل رو رزرو کرده بود اما اون روز چون خستگیه راه رو داشتین کار خاصی نکردین و جای خاصی نرفتین شب شده بود و موقع خواب بود:
کوک:به نظرت فردا چیکار کنیم؟
ا/ت:بریم مرکز خرید
کوک:تو هم که فقط به فکر خریدی کمت نیست؟
ا/ت:خب جایی به ذهنم نمیرسه
کوک:بریم تو خیابون بچرخیم؟جای جالبی هم دیدیم بریم؟
ا/ت:موافقم
ادامه پارت بعد...
🧚🏻♀️✨
پارت 2
ادامه...
ویو جونگ کوک:
رفتم کمپانی با رعیس حرف زدم رفتم خونه دنبال ا/ت
کوک:الو؟ ا/ت من پایینم بیا
ا/ت:باشهه فقط چمدونم سنگینه
کوک:خودم الان میام
پیش به سوی فرودگاه
سوار هواپیما شدین و بعد از چند ساعتی رسیدین به مقصد جونگ کوک از قبل همه چیزو برنامه ریزی کرده بود و همینطور هتل رو رزرو کرده بود اما اون روز چون خستگیه راه رو داشتین کار خاصی نکردین و جای خاصی نرفتین شب شده بود و موقع خواب بود:
کوک:به نظرت فردا چیکار کنیم؟
ا/ت:بریم مرکز خرید
کوک:تو هم که فقط به فکر خریدی کمت نیست؟
ا/ت:خب جایی به ذهنم نمیرسه
کوک:بریم تو خیابون بچرخیم؟جای جالبی هم دیدیم بریم؟
ا/ت:موافقم
ادامه پارت بعد...
🧚🏻♀️✨
۶۷۴
۰۴ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.