پارت 9🧜♀️✨my Mermaid
پارت 9
ته: الو؟
سوهون: هوی پسر باید فرار کنی ازین عمارت همین حالا یه سری از اونایی که ازشون کلاه برداری کردی فهمیدن و دارن به سمت اون عمارت حجوم میارن
ته:چ.... ی اوکی ولی این دختره...
سوهان: نمدونم هرکاری میخوای باش بکن ولی فرار کن
ته: و بعد این حرف قطع شد
هول کردم فقط موبایل و یه مقدار پول برداشتم دسته دختره رو گرفتم و با تمام سرعت خارج شدم و رفتیم و رفتیم تا به جایی رسیدیم بازار بود پر از خوراکی و چیزهای جالب که با صدف و اینا درست شده
سوا ویو:
سوا: یه چیزی توجهمو جلب کرد رفتم سمتش یه ماده بود که خیلی رنگاوارنگ بود و کلی رنگ های مختلف داشت فهمیدم اون بستنیه توی یکی از فیلمای دیشب دیدمش
به اقاهه گفتم که دو تا اسکوپ بهم بده همه ی اینارو از تو فیلم یاد گرفتم یکی رو رنگ بنفش و یکی رو صورتی گرفتم بستنی رو داخل یه ظرف بم داد و داشتم میرفتم که موهامو از پشت گرفت و نزاشت برم منم دردم اومد و یه جیغ بلند زدم ایی
مرده: اوی خانوم پولشو بده
سوا: دوباره لالمونی گرفتنم شروع شد نمیتونستم چیزی بگم یه هو دیدم اون پسره اومد
ته: ولش کن پولتو میخوای بیا اینم پول عوضی
مرده: هه
ته: حالت خوبه؟
سوا: سرمو به معنی اره تکون دادم
ته:چرا دوباره ساکت شدی خدااا
سوا: همینجور نگاش میکردم
ته: اسمت چیه؟
سوا: سوا
ته: اسم منم تهیونگه و اسم کاملم کیم تهیونگ
ته: بیا بریمممممم
سوا: چی شده
ته: وای پیدامون کردن بدو بدوو
سوا: داشتم تو ذهنم فکر میکردم که کیا دنبالمونن که فهمیدم دستمو گرفته و داریم میدوییم
ته: الو؟
سوهون: هوی پسر باید فرار کنی ازین عمارت همین حالا یه سری از اونایی که ازشون کلاه برداری کردی فهمیدن و دارن به سمت اون عمارت حجوم میارن
ته:چ.... ی اوکی ولی این دختره...
سوهان: نمدونم هرکاری میخوای باش بکن ولی فرار کن
ته: و بعد این حرف قطع شد
هول کردم فقط موبایل و یه مقدار پول برداشتم دسته دختره رو گرفتم و با تمام سرعت خارج شدم و رفتیم و رفتیم تا به جایی رسیدیم بازار بود پر از خوراکی و چیزهای جالب که با صدف و اینا درست شده
سوا ویو:
سوا: یه چیزی توجهمو جلب کرد رفتم سمتش یه ماده بود که خیلی رنگاوارنگ بود و کلی رنگ های مختلف داشت فهمیدم اون بستنیه توی یکی از فیلمای دیشب دیدمش
به اقاهه گفتم که دو تا اسکوپ بهم بده همه ی اینارو از تو فیلم یاد گرفتم یکی رو رنگ بنفش و یکی رو صورتی گرفتم بستنی رو داخل یه ظرف بم داد و داشتم میرفتم که موهامو از پشت گرفت و نزاشت برم منم دردم اومد و یه جیغ بلند زدم ایی
مرده: اوی خانوم پولشو بده
سوا: دوباره لالمونی گرفتنم شروع شد نمیتونستم چیزی بگم یه هو دیدم اون پسره اومد
ته: ولش کن پولتو میخوای بیا اینم پول عوضی
مرده: هه
ته: حالت خوبه؟
سوا: سرمو به معنی اره تکون دادم
ته:چرا دوباره ساکت شدی خدااا
سوا: همینجور نگاش میکردم
ته: اسمت چیه؟
سوا: سوا
ته: اسم منم تهیونگه و اسم کاملم کیم تهیونگ
ته: بیا بریمممممم
سوا: چی شده
ته: وای پیدامون کردن بدو بدوو
سوا: داشتم تو ذهنم فکر میکردم که کیا دنبالمونن که فهمیدم دستمو گرفته و داریم میدوییم
۳۰.۴k
۰۷ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.