𝑫𝒓𝒐𝒘𝒏 𝒊𝒏 𝒎𝒚 𝒐𝒘𝒏 𝒅𝒓𝒆𝒂𝒎: 2
𝑫𝒓𝒐𝒘𝒏 𝒊𝒏 𝒎𝒚 𝒐𝒘𝒏 𝒅𝒓𝒆𝒂𝒎: 2
&: بستتون
ا/ت: ممنون
&: اینجا رو امضا کنین
امضا کردم و رفت 😐پسر بی ادب نه سلام کرد نه خداحافظی سریع گذاشتمش رو میزو ظرفا رو شستم و لباسمو عوض کردم و رفتم دنبال کار
فکر کنم امروز شانس باهام یاره😄اولین مغازه نیاز به کارمند دارن رفتم داخل و با مدیر حرف زدم شانس اوردم مدیر خودش اونحا بود اصلا دلم نمیخواست باز فردا بیام اخه معلوم نبود که بهم کار بدن یا نه اما کارو گرفتم😋گفت از فردا میتونم شروع کنم، اولین روز مدرسه و کارم یکیه😂بهتر برم به داداشمم بگم قبلش ..... اممممم اینا پیداش کردم
§: میشه***
ا/ت: بفرما
§: ممنون
ا/ت: خسته نباشید😄
هونگ کی عاشق پاستیله
در خونه رو باز کردمو رفتم داخل
ا/ت: ژان هو بیا برات پاستیل گرفتم کارم پیدا کردم
از پله ها سریع اومد پایین
ژان هو: مبارک پاستیلم کو
ا/ت: 😂رو میزه
پاسیل همه رو سریع خورد😐برای من نزاشت
ژان هو: شام با تو
ا/ت: من فردا میرم سر کار انصاف داشته باش
ژان هو: خودت گفتی خوش بگذرونم
ا/ت: من که منظورم این نبود (اروم زیر لب گفت)
رفتم یه دستی به خونه کشیدمو رفتم دوش گرفتم و چرت زدم بلند که شدم بوی خوبی میومد 😎دلش نیومد شام درست کرد
رفتم پایین
ا/ت: یکی نمیخواست شام درست کنه
ژان هو: میخوای بیا درست کن
ا/ت: شوخی کردم عجبا
رفتم تلویزیون رو روشن کردم 😃فیلم مورد علاقم داشت پخش میشد نشستمو دیدم
ژان هو: بیا شام بخورد
ا/ت: صبر کن صحنه حساسه(با داد)
ژان هو: کر نیستم اروم تر حرف بزن
&: بستتون
ا/ت: ممنون
&: اینجا رو امضا کنین
امضا کردم و رفت 😐پسر بی ادب نه سلام کرد نه خداحافظی سریع گذاشتمش رو میزو ظرفا رو شستم و لباسمو عوض کردم و رفتم دنبال کار
فکر کنم امروز شانس باهام یاره😄اولین مغازه نیاز به کارمند دارن رفتم داخل و با مدیر حرف زدم شانس اوردم مدیر خودش اونحا بود اصلا دلم نمیخواست باز فردا بیام اخه معلوم نبود که بهم کار بدن یا نه اما کارو گرفتم😋گفت از فردا میتونم شروع کنم، اولین روز مدرسه و کارم یکیه😂بهتر برم به داداشمم بگم قبلش ..... اممممم اینا پیداش کردم
§: میشه***
ا/ت: بفرما
§: ممنون
ا/ت: خسته نباشید😄
هونگ کی عاشق پاستیله
در خونه رو باز کردمو رفتم داخل
ا/ت: ژان هو بیا برات پاستیل گرفتم کارم پیدا کردم
از پله ها سریع اومد پایین
ژان هو: مبارک پاستیلم کو
ا/ت: 😂رو میزه
پاسیل همه رو سریع خورد😐برای من نزاشت
ژان هو: شام با تو
ا/ت: من فردا میرم سر کار انصاف داشته باش
ژان هو: خودت گفتی خوش بگذرونم
ا/ت: من که منظورم این نبود (اروم زیر لب گفت)
رفتم یه دستی به خونه کشیدمو رفتم دوش گرفتم و چرت زدم بلند که شدم بوی خوبی میومد 😎دلش نیومد شام درست کرد
رفتم پایین
ا/ت: یکی نمیخواست شام درست کنه
ژان هو: میخوای بیا درست کن
ا/ت: شوخی کردم عجبا
رفتم تلویزیون رو روشن کردم 😃فیلم مورد علاقم داشت پخش میشد نشستمو دیدم
ژان هو: بیا شام بخورد
ا/ت: صبر کن صحنه حساسه(با داد)
ژان هو: کر نیستم اروم تر حرف بزن
۳۶.۷k
۱۱ بهمن ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.