اگر می فهمیدی part 6
از زبان ا/ت : وقتی جیمین کار های مرخص من رو انجام داد. منو به خونش برد.
اون خیلی ازم مراقبت می کرد.
۱ ماه بعد :
از زبان ا/ت : درست یادمه که مست کردم و جیمین هم مست کرده بود 😐😐
اومدم بهش گفتم منو بقل کن می خواهم تو بقلت آروم بگیرم
خلاصه بعد دیگه هیچی یادم نبود تا صبح که بیدار شدم دیدم که رو کاناپه هستم ولی خوش نبود
بلند شدم و با عصبانیت به سمت پذیرایی رفتم و جیمین رو دیدم و بهش گفتم لعنتی این چی بود به من
دادی 😭😭
اون اومد نزدیکم و منو تو یکجا خفت کرد و گفت میدونی که دوست دارم پس بس کن دیگه
اون لحظه لال شده بودم و خجالت میکشیدم
بعد دستشو کنار زدم و رفتم تو بالکن و در رو قفل کردن تا نیاد ببین چه قلطی کنم تاااااااااا
در رو باز کردم و با صدای بلند گفتم آقای پارک جیمین عزیز میخوام باهات رابطه داشته باشم و اون هم که معلوم بد خوابه گفت چه خوب 🤌😐
باز این رو تکرار کردم که اومد به طرفم و منو بقل کرد و به بالا برو و اونم گفت دوستتتتت دارممممم
از اون روز که داستانمون تغییر کرد 💜💜
گفتم جبران میکنم 😁😁
تو کامنتا بگین قشنگ بود یا نه 💜💜
اون خیلی ازم مراقبت می کرد.
۱ ماه بعد :
از زبان ا/ت : درست یادمه که مست کردم و جیمین هم مست کرده بود 😐😐
اومدم بهش گفتم منو بقل کن می خواهم تو بقلت آروم بگیرم
خلاصه بعد دیگه هیچی یادم نبود تا صبح که بیدار شدم دیدم که رو کاناپه هستم ولی خوش نبود
بلند شدم و با عصبانیت به سمت پذیرایی رفتم و جیمین رو دیدم و بهش گفتم لعنتی این چی بود به من
دادی 😭😭
اون اومد نزدیکم و منو تو یکجا خفت کرد و گفت میدونی که دوست دارم پس بس کن دیگه
اون لحظه لال شده بودم و خجالت میکشیدم
بعد دستشو کنار زدم و رفتم تو بالکن و در رو قفل کردن تا نیاد ببین چه قلطی کنم تاااااااااا
در رو باز کردم و با صدای بلند گفتم آقای پارک جیمین عزیز میخوام باهات رابطه داشته باشم و اون هم که معلوم بد خوابه گفت چه خوب 🤌😐
باز این رو تکرار کردم که اومد به طرفم و منو بقل کرد و به بالا برو و اونم گفت دوستتتتت دارممممم
از اون روز که داستانمون تغییر کرد 💜💜
گفتم جبران میکنم 😁😁
تو کامنتا بگین قشنگ بود یا نه 💜💜
۴.۳k
۲۹ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.