دلم برای انهایی گرفت ،،
دلم برای انهایی گرفت ،،
،، که بعد از هر آمیزش ، به شک افتادند ،،
،، برای عقیده هایی که فقط در تختخواب شنیده شد ،،
،، برای بغض های نه ماهه ای که هیچ وقت شکسته نشد ،، ،، دلم برای انهایی میسوزد ،،
،، که انحنای تنشان ، بیشتر از تفکرشان به چشم آمد ،،
،، برای آزادیشان که فحشا نامیده شد ،، ،، برای استقلالشان که در سر جامعه هوای هوس انداخت ،،
،، برای دفتر شعر و خاطراتشان که عصیان نام گرفت ،،
،، برای خانه بختی که ،،
،، خوشبختی را انکار کرد ،،
،، دلم برای زن گرفته است ،،
،، زنی شبیه رقص ، درست در وسط عقده های مرد ،،
،، زنی سنتی شبیه ناموس مرد ،،
،، زنی مدرن شبیه تمام شهوت های مرد ،،
،، و هیچکس هم به روی خودش نیاورد ،،
،، این همه اکران شدن به سازهای ناکوک مردان را که میدانی ،،
،، زنانگی را اشتباه معنی کرده اند ،،
،، نه ،،
،، زنانگی را اصلا معنی نکرده اند ،،
،، که بعد از هر آمیزش ، به شک افتادند ،،
،، برای عقیده هایی که فقط در تختخواب شنیده شد ،،
،، برای بغض های نه ماهه ای که هیچ وقت شکسته نشد ،، ،، دلم برای انهایی میسوزد ،،
،، که انحنای تنشان ، بیشتر از تفکرشان به چشم آمد ،،
،، برای آزادیشان که فحشا نامیده شد ،، ،، برای استقلالشان که در سر جامعه هوای هوس انداخت ،،
،، برای دفتر شعر و خاطراتشان که عصیان نام گرفت ،،
،، برای خانه بختی که ،،
،، خوشبختی را انکار کرد ،،
،، دلم برای زن گرفته است ،،
،، زنی شبیه رقص ، درست در وسط عقده های مرد ،،
،، زنی سنتی شبیه ناموس مرد ،،
،، زنی مدرن شبیه تمام شهوت های مرد ،،
،، و هیچکس هم به روی خودش نیاورد ،،
،، این همه اکران شدن به سازهای ناکوک مردان را که میدانی ،،
،، زنانگی را اشتباه معنی کرده اند ،،
،، نه ،،
،، زنانگی را اصلا معنی نکرده اند ،،
۱.۵k
۰۵ خرداد ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.