PART ¹³
شرطا نرسیده بود ولی گذاشتم عجب ادمینه خوبیم
راوی ویو
ات صورتشو گذاشت رو سینه جیمین و چشماشو بست
پرش زمانی چند مین بعد
ات با حس چیزی که لایه پاش داره بزرگ میشه سرشو بلند کردو دید که هکید(برعکس بخونید)جیمینه خواست از رو پایه جیمین بلند شه ولی جیمین نزاشت و
گفت: ماساژش بده
ات: اما
جیمین: ماساژ میدی یا دوباره به فاک.ت میدم
ات ترسیدو شروع کرد به ماساژ دادن وَ جیمین ناله هایه مردونه ای میکرد
پرش زمانی به وقتی که وَرَمه دیک.ه جیمین خوابید
ات دستشو برداشت و خواست بلندشه که جیمین
گفت: کجا
ات:میخوام دوش بگیرم
جیمین بلند شدو ات براید بقل کرد
ات:ولم کن
جیمین: ....
ات:باتوام میگم ولم کن
جیمین: میخوای ولت کنم بیوفتی زمین باشه
ات دستشو انداخت دور گردن جیمین و محکم چسبید به جیمین
جیمین پوزخندی زد که ات
گفت: یااا به چی میخندی
جیمین:به تو
ات:واقعا که
جیمین: ولت کنم
ات: نههه
جیمین میخواست ات و بزاره رویه صندلی که ات ترسیدو
گفت: تروخدا نندازم زمین😭
جیمین:باشه میخوام بزارمت رو صندلی
ات: هق هق
جیمین ویو
واقعا کع باور کرد حرفمو😂(گایز تو دلش گفتاا)
به دستام شامپو زدم و شروع کردم کف زدن سر ات
ات:چیکار میکنی مگه من چلاقم
گفتم:چلاق نیستی از این به بعد من تورو حموم میکنم تو منو
ات:یااااااا
جیمین:مرگ
ات:😒
پایان جیم ویو
راوی ویو
جیمین شروع کرد کف زدن ات
ات به خواطر اینکه جیمین اروم و با نوازش بدنشو کف میزد لبخندی رو لبش نشست
جیمین:هوی بچه بچی میخندی
ات:به تو
جیمین:مگه من چی دارم
ات:هیچی
جیمین:بچی یه من میخندی
ات:به خواطر اینکه خیلی اروم خوب موهامو بدنم کف میزنی
جیمین:اها
*****
شرط
لایک=۵۰
کامنت=۳۶
میدونم شرطارو جدیدا زیاد میزارم
راوی ویو
ات صورتشو گذاشت رو سینه جیمین و چشماشو بست
پرش زمانی چند مین بعد
ات با حس چیزی که لایه پاش داره بزرگ میشه سرشو بلند کردو دید که هکید(برعکس بخونید)جیمینه خواست از رو پایه جیمین بلند شه ولی جیمین نزاشت و
گفت: ماساژش بده
ات: اما
جیمین: ماساژ میدی یا دوباره به فاک.ت میدم
ات ترسیدو شروع کرد به ماساژ دادن وَ جیمین ناله هایه مردونه ای میکرد
پرش زمانی به وقتی که وَرَمه دیک.ه جیمین خوابید
ات دستشو برداشت و خواست بلندشه که جیمین
گفت: کجا
ات:میخوام دوش بگیرم
جیمین بلند شدو ات براید بقل کرد
ات:ولم کن
جیمین: ....
ات:باتوام میگم ولم کن
جیمین: میخوای ولت کنم بیوفتی زمین باشه
ات دستشو انداخت دور گردن جیمین و محکم چسبید به جیمین
جیمین پوزخندی زد که ات
گفت: یااا به چی میخندی
جیمین:به تو
ات:واقعا که
جیمین: ولت کنم
ات: نههه
جیمین میخواست ات و بزاره رویه صندلی که ات ترسیدو
گفت: تروخدا نندازم زمین😭
جیمین:باشه میخوام بزارمت رو صندلی
ات: هق هق
جیمین ویو
واقعا کع باور کرد حرفمو😂(گایز تو دلش گفتاا)
به دستام شامپو زدم و شروع کردم کف زدن سر ات
ات:چیکار میکنی مگه من چلاقم
گفتم:چلاق نیستی از این به بعد من تورو حموم میکنم تو منو
ات:یااااااا
جیمین:مرگ
ات:😒
پایان جیم ویو
راوی ویو
جیمین شروع کرد کف زدن ات
ات به خواطر اینکه جیمین اروم و با نوازش بدنشو کف میزد لبخندی رو لبش نشست
جیمین:هوی بچه بچی میخندی
ات:به تو
جیمین:مگه من چی دارم
ات:هیچی
جیمین:بچی یه من میخندی
ات:به خواطر اینکه خیلی اروم خوب موهامو بدنم کف میزنی
جیمین:اها
*****
شرط
لایک=۵۰
کامنت=۳۶
میدونم شرطارو جدیدا زیاد میزارم
۱۶.۱k
۰۶ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.