✩.・*:。≻───── ⋆♡⋆ ─────.•*:。✩
عشق سفید من 🤍 🐼
ا/ت
هیونجین و کاملیا رفتن منم تو دستشویی منتظرشون بودم یه دیدم مدیر اومد کمک یکم درو گرفتم که ضایع نشه بعد ولش کردم در باز شد (منم یه دفعه دیر رفتم سر کلاس با دوستم همین کارو کردیم جواب داد 😂) بعد مدیر گفت بریم سر کلاس خودشم اومد تا نمره کم نکنن ازمون
نشستم دفترمو در اوردم تا جزوه بنویسم
شروع کردم به نوشتن که هیونجین گفت :
ا/ت نگاه کن
ا/ت :بله
ا/ت
هیونجین بوس فرستاد منم هم یه خنده ریزی زدم که زنگ خونه خورد
هیونجین :ا/ت بیا بریم
ا/ت :تو مگه با سرویس ما میای
هیونجین :نه تو با ماشین من میای
ا/ت :کجا
هیونجین: بیرون البته دوستمم فلیکس هم میاد
اگه میخای برو به کاملیا بگو
ا/ت :باشه
هیونجین :من وای می ستم تا بیای
ا/ت :باشه
ا/ت
رفتم به کاملیا گفتم گفت فلیکس (کاملیا روش کراش داشت) میاد گفتم اره
کاملیا پس اوکیه.........
لایک و فالو کنید
بیب بریم پارت بدی 🍬🦋
ا/ت
هیونجین و کاملیا رفتن منم تو دستشویی منتظرشون بودم یه دیدم مدیر اومد کمک یکم درو گرفتم که ضایع نشه بعد ولش کردم در باز شد (منم یه دفعه دیر رفتم سر کلاس با دوستم همین کارو کردیم جواب داد 😂) بعد مدیر گفت بریم سر کلاس خودشم اومد تا نمره کم نکنن ازمون
نشستم دفترمو در اوردم تا جزوه بنویسم
شروع کردم به نوشتن که هیونجین گفت :
ا/ت نگاه کن
ا/ت :بله
ا/ت
هیونجین بوس فرستاد منم هم یه خنده ریزی زدم که زنگ خونه خورد
هیونجین :ا/ت بیا بریم
ا/ت :تو مگه با سرویس ما میای
هیونجین :نه تو با ماشین من میای
ا/ت :کجا
هیونجین: بیرون البته دوستمم فلیکس هم میاد
اگه میخای برو به کاملیا بگو
ا/ت :باشه
هیونجین :من وای می ستم تا بیای
ا/ت :باشه
ا/ت
رفتم به کاملیا گفتم گفت فلیکس (کاملیا روش کراش داشت) میاد گفتم اره
کاملیا پس اوکیه.........
لایک و فالو کنید
بیب بریم پارت بدی 🍬🦋
۳۷.۸k
۰۹ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.