چند پارتی جیمین🖤

چند پارتی جیمین🖤
معلم شیمی 🌚
توسط استاد رو مخم رو پاهاش نشستم
ا.ت:ا..ستاد
جیمین :هوم
ا.ت:میشه ولی کنین الان بچه ها یه فکر دیگه میکنن
جیمین:اوکی
ولم کرد
جیمین.:ا.ت شیمیت خیلی ضعفه
ا.ت:بله استاد
جیمین :نظرت درباره ی یه کلاس خصوصی چیه؟
ا.ت :خب حقیقتش منم به یه کلاس تقویتی نیاز دارم ولی آخه خصوصی هزینه اش زیاد میشه اگه میشه با بچه ها بیام
جیمین:میتونی یه جور دیگه پرداخت کنی
ا.ت:چ..جوری
ویو جیمین
از صندلیم بلند شدم رفتم سمتش با هر قدمم میرفت عقب تا خورد به کمد دیواری داخل کلاس
دم گوشش گفتم
جیمین:کوچولو میتونی با استادت قرار بزاری ؟هوم
ا.ت:چی!!ا..ستاد.. داد آخه من سنم کمه و شما هم سن پدرم هستین
جیمین:پدرت ؟(خنده حرصی ) من ۲۲ سالمه !!
ا.ت :وای واقعا یزرگتر از اینا بهتون می خورد
جیمین :یعنی حالا ستم کم شد کمی .باهام قرار میزاری کیم ا.ت
ا.ت:نمیدونم
جولیا :استاد؟؟؟
ویو ا.ت
بابت این حرف استاد خیلی خوشحال شدم خیلی جیگره ولب رو مخمه ولی بازم مامانم منو میکشه اگه بفهمه داشتم ذهنم همچین چرندیاتی میگفتم که جولیا گفت استاد؟
سریع استاد هل دادم و سرمو انداختم پایین و فرار کردم
جولیا:این دیگه کیه یعنی‌ با استاد ریخته رو هم (آروم )
جیمین :فوضولی کار بدیه
جولیا :ببخشید اسناد
رفت داخل کلاس
ویو جیمین
بیا حالا این وضع رو جمش کن
خماری💖🎀
پارت بعد ۱۰ لایک ۱۰ کامنت