سناریو ⟭⟬
وقتی شب از کمپانی میاد و بدون پتو خوابیدی و هوا سرده :
نامجون: "پتو رو میزنه روت" آیگوو چرا بدون پتو آخه ات؟ *خنده*
جین: ات ... ات ... غذا خوردی؟
ات: هوم... نه نخوردم
جین: پاشو الان سفارش میدم با هم بخوریم
یونگی: میاد از پشت بغلت میکنه و باهات میخوابه
هوسوک: *مثله نامی*
جیمین: آیگوو موچی منو ببین "آروم لبتو میبوسه و بغلت میکنه میخوابه"
تهیونگ: ات کجایی؟ ... آخی خوابی ...چرا بدون پتو خوابیدی آخه 'پتو رو میزنه روت و میاد کنارت"
جونگکوک: بم بم ساکت ات خوابه هیسس
ات:"بیدار شد" اعه اومدی کوکی ؟
کوک: اعه بیدار شدی؟ ببخشید
ات: پاشو بریم شیرموز درس کنم برات
کوک:"با ذوق " ایییییی بریممم
نامجون: "پتو رو میزنه روت" آیگوو چرا بدون پتو آخه ات؟ *خنده*
جین: ات ... ات ... غذا خوردی؟
ات: هوم... نه نخوردم
جین: پاشو الان سفارش میدم با هم بخوریم
یونگی: میاد از پشت بغلت میکنه و باهات میخوابه
هوسوک: *مثله نامی*
جیمین: آیگوو موچی منو ببین "آروم لبتو میبوسه و بغلت میکنه میخوابه"
تهیونگ: ات کجایی؟ ... آخی خوابی ...چرا بدون پتو خوابیدی آخه 'پتو رو میزنه روت و میاد کنارت"
جونگکوک: بم بم ساکت ات خوابه هیسس
ات:"بیدار شد" اعه اومدی کوکی ؟
کوک: اعه بیدار شدی؟ ببخشید
ات: پاشو بریم شیرموز درس کنم برات
کوک:"با ذوق " ایییییی بریممم
۱۰.۰k
۱۱ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.