part5
part5
ممد: تو حال خودم بودم که گوشیم زنگ خورد وای
مکالمه (ممد 💙 ارسلان 💜)
💙بله
💜محمد رحیمی
💙بله
💜من همونیم که شرطو بهش باختی
💙خب
💜دختر چیشد
💙نمیاد
💜مگه دست خودشه
💙نمباد چی کارش کنم
💜ببین من کلاس اموزش ندارم که چیکار کنی فردا هشت صب دم درتونم اگه نیاد میدونی چیمیشه رحیمی
💙چشم
💜اسمش چیع
نویسنده: دینگ دینگ پیام بازرگانی بچه ها ارسلان خیلی پسر هولیه اوکی دینگ دینگ ادامع داستان😂
💙دیانا
💜چند سالشه
💙نوزده
💜با پسری که تو رابطه نیس
💙نه اقا غلط کنه
💜اها دانشگاه میره
💙بلع
💜بهش بگو دیگع حق رفتن نداره
💙چشم
💜خب دیگه فردا ۸ صب
💙چشم خداحافظ
پایان مکالمه
ممد: تو حال خودم بودم که گوشیم زنگ خورد وای
مکالمه (ممد 💙 ارسلان 💜)
💙بله
💜محمد رحیمی
💙بله
💜من همونیم که شرطو بهش باختی
💙خب
💜دختر چیشد
💙نمیاد
💜مگه دست خودشه
💙نمباد چی کارش کنم
💜ببین من کلاس اموزش ندارم که چیکار کنی فردا هشت صب دم درتونم اگه نیاد میدونی چیمیشه رحیمی
💙چشم
💜اسمش چیع
نویسنده: دینگ دینگ پیام بازرگانی بچه ها ارسلان خیلی پسر هولیه اوکی دینگ دینگ ادامع داستان😂
💙دیانا
💜چند سالشه
💙نوزده
💜با پسری که تو رابطه نیس
💙نه اقا غلط کنه
💜اها دانشگاه میره
💙بلع
💜بهش بگو دیگع حق رفتن نداره
💙چشم
💜خب دیگه فردا ۸ صب
💙چشم خداحافظ
پایان مکالمه
۱۱.۰k
۲۳ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.