فیک کوک
فیک کوک
Part.1
با صدای زنگ ساعتم از خواب بیدار شدم
باید برای مدرسه ی جدیدم آماده میشدم
بلند شدم و دست و صورتمو شستم و
رفتم مدرسه(از اون جایی که دیرم شده
بود صبحانه نخوردم)
وارد کلاس شدم. معلم:خب بچه ها امروز یه دانش آموز جدید دارم لطفا خودت رو معرفی کن
سلام من کیم ا/ت هستم .
معلم:ممنون اونجا کنار جونگ کوک یه جا خالی هست لطفا برو و اونجا بشین.
همه یه جوری نگاهم میکردن (کوک پسر محبوب مدرسه بود همه حسودی میکردن)
رفتم و نشستم سلام کردم و دستم دراز کردم تا باهم دست بدیم ضایعم کرد و دست نداد- _ -
اروم گفتم:مرتیکه بیشعور
گفت:چیزی گفتی.
با سرعت جواب دادم:نه
زیر لب گفت:معلومه
Part.1
با صدای زنگ ساعتم از خواب بیدار شدم
باید برای مدرسه ی جدیدم آماده میشدم
بلند شدم و دست و صورتمو شستم و
رفتم مدرسه(از اون جایی که دیرم شده
بود صبحانه نخوردم)
وارد کلاس شدم. معلم:خب بچه ها امروز یه دانش آموز جدید دارم لطفا خودت رو معرفی کن
سلام من کیم ا/ت هستم .
معلم:ممنون اونجا کنار جونگ کوک یه جا خالی هست لطفا برو و اونجا بشین.
همه یه جوری نگاهم میکردن (کوک پسر محبوب مدرسه بود همه حسودی میکردن)
رفتم و نشستم سلام کردم و دستم دراز کردم تا باهم دست بدیم ضایعم کرد و دست نداد- _ -
اروم گفتم:مرتیکه بیشعور
گفت:چیزی گفتی.
با سرعت جواب دادم:نه
زیر لب گفت:معلومه
۱۳.۵k
۲۹ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.