part 11📜
ات ویو 📜
ولی این اخرش نبود اون اون پاشد بعد از پشت کمرش.... تفنگ برداشت ماشه رو کشید و ( نکته ات خون ببینه حالش بد میشه) مغز پسره به هزار تیکه شد 😐
+ت... تو چی.. کا.. ر.. ک. کر. د. یی( بیهوش شد )
- ات اتتتتت
ایو:وایی چیکار کردی غش کرد الان چجوری میخوای بیدارش کنی
-چی؟
لیا : ات فوبیا داره خون ببینه بیهوش میشه تا سه روز تو بیمارستان بستریه 😭
-به بخاطر یه خون؟
لیا :اوهوم تازه دو روز پیش مرخص شد عع
ته:داش ریدی گذاشتی
جیمین: هی رید بدم رید 😶🌫️
کوک ویو 📜
باورم نمیشه بخاطر خون غش کرد
) منم باورم نمیشه 😐)
سریع براید بغلش کردم رفتم توی ماشین نشستم به سمت بیمارستان
.....
ولی این اخرش نبود اون اون پاشد بعد از پشت کمرش.... تفنگ برداشت ماشه رو کشید و ( نکته ات خون ببینه حالش بد میشه) مغز پسره به هزار تیکه شد 😐
+ت... تو چی.. کا.. ر.. ک. کر. د. یی( بیهوش شد )
- ات اتتتتت
ایو:وایی چیکار کردی غش کرد الان چجوری میخوای بیدارش کنی
-چی؟
لیا : ات فوبیا داره خون ببینه بیهوش میشه تا سه روز تو بیمارستان بستریه 😭
-به بخاطر یه خون؟
لیا :اوهوم تازه دو روز پیش مرخص شد عع
ته:داش ریدی گذاشتی
جیمین: هی رید بدم رید 😶🌫️
کوک ویو 📜
باورم نمیشه بخاطر خون غش کرد
) منم باورم نمیشه 😐)
سریع براید بغلش کردم رفتم توی ماشین نشستم به سمت بیمارستان
.....
۶.۸k
۲۴ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.