جیمین : بچه ها پاشید بریم اتاق تمرین 3 روز دیگه اجرا داری
جیمین : بچه ها پاشید بریم اتاق تمرین 3 روز دیگه اجرا داریم
ته یونگ:راست میگی یادم نبود..
. راستی کی میره اون هر. زه رو صدا کنه
بونگی : هرکی کوچیک تره میره
کوک:وایی همش به من زور میگن اوکی.
کوک اومد دم اتاق ا/ت بدون اینکه در بزنه وارد میشه
کوک:هووووو هر. زه پاشو تمرین داریم زیر خواب
ا/ت:چشم شما برو من الان میام پایین
کوک رفت
ات:لعنت به این زندگی باید اسپره نفسمم ببرم ایش
راوی همه رفتن ات هم پشتشو رفت رسیدن بعد4 ساعت تمرین پیوسته ات به نفس نفس افتاد ولی کسی محل نداد
جیهوپ:ات تمرین کننن(داد)
ات:ن.. ن.. نفسم... با.. بالا نمیاد نمیتونم..... تکون بخورم.... (سیاهی)
راوی جیهوپ رقص رو متوقف کرد نبض ات رو گرفت
جیهوپ:بچه ها نبضش خیلی ضعیفه چیکار کنیم(ترسیده)
نام جون ببریمش بیمارستان
خلاصه ههههه
ات رو بردن بیمارستان
ات بیدارشد دکتر کلی اعضا رو دعوا کرده بود که بیشتر مراقبش باشید امکان داره برای بیماریش حتی بمیره
اعضا همه یه حالی بودن تااااااا
.....
(بقیش برای فردا از خواب بیدار شدم، 🔪🕸
ته یونگ:راست میگی یادم نبود..
. راستی کی میره اون هر. زه رو صدا کنه
بونگی : هرکی کوچیک تره میره
کوک:وایی همش به من زور میگن اوکی.
کوک اومد دم اتاق ا/ت بدون اینکه در بزنه وارد میشه
کوک:هووووو هر. زه پاشو تمرین داریم زیر خواب
ا/ت:چشم شما برو من الان میام پایین
کوک رفت
ات:لعنت به این زندگی باید اسپره نفسمم ببرم ایش
راوی همه رفتن ات هم پشتشو رفت رسیدن بعد4 ساعت تمرین پیوسته ات به نفس نفس افتاد ولی کسی محل نداد
جیهوپ:ات تمرین کننن(داد)
ات:ن.. ن.. نفسم... با.. بالا نمیاد نمیتونم..... تکون بخورم.... (سیاهی)
راوی جیهوپ رقص رو متوقف کرد نبض ات رو گرفت
جیهوپ:بچه ها نبضش خیلی ضعیفه چیکار کنیم(ترسیده)
نام جون ببریمش بیمارستان
خلاصه ههههه
ات رو بردن بیمارستان
ات بیدارشد دکتر کلی اعضا رو دعوا کرده بود که بیشتر مراقبش باشید امکان داره برای بیماریش حتی بمیره
اعضا همه یه حالی بودن تااااااا
.....
(بقیش برای فردا از خواب بیدار شدم، 🔪🕸
۲.۶k
۲۱ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.