عشق مافیایی
عشق مافیایی
پارت ۱۱
ا. ت ویو
بعد 2 3 ساعت خریدا تموم شد. خیلی گشنم بود برای همین ته منو برد به یه رستوران.
_ زود غذاتو بخور بعدش میرسونمت به خونه خودمم میرم شرکت.
+ یه خواهشی ازت داشتم میشه منم همرات بیام شرکت؟
_ نه.
+ آخه خونه حوصلم سر میره تازه کاری هم ندارم میشه بیام؟
_ باشه ولی فقط امروز( سرد)
+ باشه میرم تو ماشین.
_ برو منم الان میام.
بعد نیم ساعت رسیدیم به شرکتش. وقتی به ساختمون شرکت نگاه کردم خیلی تعجب کردم. آخه حداقل 15 طبقه بود. همراه ته رفتم تو داخلش خیلی قشنگ بود.
+ راستی داخل شرکتت کافه نداره؟
_ چرا داره طبقه 2
+ باشه پس من میرم قهوه بگیرم. اتاقت کجاست؟
_ طبقه آخر.
+ باشه
رفتم و دوتا قهوه گرفتم. با آسانسور رفتم طبقه آخر. اونجا فقط یه اتاق داشت که روی تابلوش نوشته بود: دفتر آقای کیم تهیونگ
داشتم میرفتم داخل که دیدم یه دختر ( منشی ته) پشت میز کنار دفتر نشته. بهش توجهی نکردن و خواستم برم تو که یهو بلند شد. ( علامت اون دختره =)
= هوی کجا همینجوری سرت رو انداختی و داری میری داخل؟
+ دارم میرم تو اتاق ته
= تهیونگ نه آقای کیم
+ اصلا تو کی هستی که برای من تعین تکلیف میکنی؟
= منشی آقای کیم و همسر آیندشون(با عشوه)
+ چی همسر آیندشون؟ ایشون همسر دارن و همسرش من هستم.
= هه همه میدونن که آقای کیم همسر ندارن حتما داری دروغ میگی
+ چی من دروغ میگم؟ نخیر من دروغ نمیگم و همسرشم.
= چی داری میگی هرزه عوضی؟
+ به میگی هرزه عوضی؟
رفتم و سریع موهاشو گرفتم اونم موهامو گرفت و کشید. هردو درحال داد زدن بودیم که......................
امروز یه پارت دیگه میزارم چون فردا نمیتونم بزارم.
پارت ۱۱
ا. ت ویو
بعد 2 3 ساعت خریدا تموم شد. خیلی گشنم بود برای همین ته منو برد به یه رستوران.
_ زود غذاتو بخور بعدش میرسونمت به خونه خودمم میرم شرکت.
+ یه خواهشی ازت داشتم میشه منم همرات بیام شرکت؟
_ نه.
+ آخه خونه حوصلم سر میره تازه کاری هم ندارم میشه بیام؟
_ باشه ولی فقط امروز( سرد)
+ باشه میرم تو ماشین.
_ برو منم الان میام.
بعد نیم ساعت رسیدیم به شرکتش. وقتی به ساختمون شرکت نگاه کردم خیلی تعجب کردم. آخه حداقل 15 طبقه بود. همراه ته رفتم تو داخلش خیلی قشنگ بود.
+ راستی داخل شرکتت کافه نداره؟
_ چرا داره طبقه 2
+ باشه پس من میرم قهوه بگیرم. اتاقت کجاست؟
_ طبقه آخر.
+ باشه
رفتم و دوتا قهوه گرفتم. با آسانسور رفتم طبقه آخر. اونجا فقط یه اتاق داشت که روی تابلوش نوشته بود: دفتر آقای کیم تهیونگ
داشتم میرفتم داخل که دیدم یه دختر ( منشی ته) پشت میز کنار دفتر نشته. بهش توجهی نکردن و خواستم برم تو که یهو بلند شد. ( علامت اون دختره =)
= هوی کجا همینجوری سرت رو انداختی و داری میری داخل؟
+ دارم میرم تو اتاق ته
= تهیونگ نه آقای کیم
+ اصلا تو کی هستی که برای من تعین تکلیف میکنی؟
= منشی آقای کیم و همسر آیندشون(با عشوه)
+ چی همسر آیندشون؟ ایشون همسر دارن و همسرش من هستم.
= هه همه میدونن که آقای کیم همسر ندارن حتما داری دروغ میگی
+ چی من دروغ میگم؟ نخیر من دروغ نمیگم و همسرشم.
= چی داری میگی هرزه عوضی؟
+ به میگی هرزه عوضی؟
رفتم و سریع موهاشو گرفتم اونم موهامو گرفت و کشید. هردو درحال داد زدن بودیم که......................
امروز یه پارت دیگه میزارم چون فردا نمیتونم بزارم.
۸.۹k
۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.