امیدی در تاریکی A hope in the dark
امیدی در تاریکی A hope in the dark
گایز اسمش رو میزارم یونا بعدا اسم درستی واسش انتخاب میکنم راستی اخلاقش اینه ک پیش کسایی که دوسشون داره مهربونه و پیش کسایی که ازشون متنفره سرده
p2
..... ...........................
یه دفعه جونگ وو دستمو گرفت و برد بیرون و گفت
(علامت جونگ وو§)
§:کجا میری بیب
ب من دست نزن
§:دست بزنم چی میشه
داد میزنم تا حراست بیاد
§:اوو بیبی من وحشی شده چرا دوباره همون دختر مهربون نیستی؟
اون دختر مهربون مرد ب جاش یه دختر وحشی و سرد زنده شده که دیگه گول آدمایی مثل تو رو نمیخوره
یهو حراست اومد و گفت
حراست:خانم مشکلی پیش اومده؟ این اقا مزاحمتون شدن؟
نه ایشون میکاپ آرتیست من هستن دارم بهش میگم که هر وقت من خواستم باید آماده باشه
حراست:باشه خانوم اگه کار دیگه ایی ندارین ما بریم
نه کاری ندارم میتونین برین
حراست:خداحافظ خانم مین
دیدی که چی شد دیگه حالا برو گمشو نبینمت
§:فعلا میرم ولی بعدا میبینمت سایونارا
*ویو شخص سوم*
جونگ وو رفت و یونا هم سوار ماشینش شد و رفت بار
وقتی وارد بار بلک دریم (رویای سیاه) شد دید دست راستش :کانگ سو و مدیر مالیش:آنا اونجا نشستن رفت پیششون و اونا ازش استقبال کردن یه لیوان ویسکی خورده بود که گوشیش زنگ خورد دید که کسی که بزور باهاش دوسته بهش زنگ زده و اسمش رو کنه نچسب سیو کرده جواب داد
علامت دوستش فاطیما!
! :سلام خوبی با صدای گریون
باز چیشده
! :دوست پسرم ازم جدا شد
خب به من چه "تو ذهنش :چقدر خوب اخه کی تو رو با صورت جوش جوشی دوست داره؟"
! :ولی دلم براش تنگ شده
(کانگ سو دوست پسرش بود و اسمش رو جاناتان گفته بود)
یهو صدای کانگ سو اومد
بعد.......................
چون کامنت نمیزارین دیگه نمیگم کامنت ولی لایک ها رو بالا میبرم
لایک:30
گایز اسمش رو میزارم یونا بعدا اسم درستی واسش انتخاب میکنم راستی اخلاقش اینه ک پیش کسایی که دوسشون داره مهربونه و پیش کسایی که ازشون متنفره سرده
p2
..... ...........................
یه دفعه جونگ وو دستمو گرفت و برد بیرون و گفت
(علامت جونگ وو§)
§:کجا میری بیب
ب من دست نزن
§:دست بزنم چی میشه
داد میزنم تا حراست بیاد
§:اوو بیبی من وحشی شده چرا دوباره همون دختر مهربون نیستی؟
اون دختر مهربون مرد ب جاش یه دختر وحشی و سرد زنده شده که دیگه گول آدمایی مثل تو رو نمیخوره
یهو حراست اومد و گفت
حراست:خانم مشکلی پیش اومده؟ این اقا مزاحمتون شدن؟
نه ایشون میکاپ آرتیست من هستن دارم بهش میگم که هر وقت من خواستم باید آماده باشه
حراست:باشه خانوم اگه کار دیگه ایی ندارین ما بریم
نه کاری ندارم میتونین برین
حراست:خداحافظ خانم مین
دیدی که چی شد دیگه حالا برو گمشو نبینمت
§:فعلا میرم ولی بعدا میبینمت سایونارا
*ویو شخص سوم*
جونگ وو رفت و یونا هم سوار ماشینش شد و رفت بار
وقتی وارد بار بلک دریم (رویای سیاه) شد دید دست راستش :کانگ سو و مدیر مالیش:آنا اونجا نشستن رفت پیششون و اونا ازش استقبال کردن یه لیوان ویسکی خورده بود که گوشیش زنگ خورد دید که کسی که بزور باهاش دوسته بهش زنگ زده و اسمش رو کنه نچسب سیو کرده جواب داد
علامت دوستش فاطیما!
! :سلام خوبی با صدای گریون
باز چیشده
! :دوست پسرم ازم جدا شد
خب به من چه "تو ذهنش :چقدر خوب اخه کی تو رو با صورت جوش جوشی دوست داره؟"
! :ولی دلم براش تنگ شده
(کانگ سو دوست پسرش بود و اسمش رو جاناتان گفته بود)
یهو صدای کانگ سو اومد
بعد.......................
چون کامنت نمیزارین دیگه نمیگم کامنت ولی لایک ها رو بالا میبرم
لایک:30
۲.۹k
۰۸ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.