سناریو
وقتی بچشون تازه دندون دراورده و بهشون میگی ک به بچه غذا بدن"
نامجون:باشه ای میگه"درحالی ک سرش توی بیلطای موزه و کتاباشه قاشقو تا حلق بچه میکنه"
جین:خودشو به خواب میزنه"
شوگا:خودت بهش بده!
جیهوپ: اخخ بچه نازممم بیا اینجا " با احتیاط به بچه غذا میده"
جیمین: یاا من خستمم
ا.ت؛ منم خستم
جیمین؛ من خسته ترم
(ادامه داره)
تهیونگ: چیزی نمیگه و آروم با علاقه به بچه غذا میده هر از گاهیم قربون صدقش میره"
کوکی: خونه رو ک من تمیز کردم ظرفارم من شستم غذارم من درست کردم همون غذا به بچم من باید بدم؟؟؟
نامجون:باشه ای میگه"درحالی ک سرش توی بیلطای موزه و کتاباشه قاشقو تا حلق بچه میکنه"
جین:خودشو به خواب میزنه"
شوگا:خودت بهش بده!
جیهوپ: اخخ بچه نازممم بیا اینجا " با احتیاط به بچه غذا میده"
جیمین: یاا من خستمم
ا.ت؛ منم خستم
جیمین؛ من خسته ترم
(ادامه داره)
تهیونگ: چیزی نمیگه و آروم با علاقه به بچه غذا میده هر از گاهیم قربون صدقش میره"
کوکی: خونه رو ک من تمیز کردم ظرفارم من شستم غذارم من درست کردم همون غذا به بچم من باید بدم؟؟؟
۳۵.۴k
۱۳ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.