part. 12 Dark love
به خودم که اومدم دیدم جیمین داره میره سمت گردنم و کیس مارک های دردناک میزاشت روی گردنم
سریع شرایط و درک کردم و جیمینو هل دادم که کلا چند سانت ازم فاصله گرفت
+هی معلوم هست چی کار میکنی؟
_از این واضح تر بیب
+بیب؟!
_اوهوم تو از این به بعد بیبی گرل منی چه بخوای و چه نخوای
البته میدونم که میخوای
+اینطور نیست
_هست
+نیست
_بهت ثابت میکنم
همون لحظه جیمین دوباره فاصله ی بینشون پر کرد و لباشو گزاشت رو لبام ولی حرکتی نمیکرد و فقط زل زد با چشمای خمارش تو چشمام
لعنتی من چمه چرا مقاومت نمیکنم چرا پسش نمیزنم
کم کم چشمای خودمم خمار شد و مک آرومی به لب پایینش زدم که متوجه نیشخند جیمین شدم و ادامه میدادیم
بعد سه مین از لبای هم سیر شدیم و با کم آوردن نفس جدا شدیم
هردومون نفس نفس میزدیم که جیمین رفت سمت گوشم و لاله ی گوشمو به دندون گرفت و با صدای بم شدش لب زد
_دیدی بهت ثابت کردم گرل(نیشخند)
تا اومدم جوابشو بدم در به صدا دراومد . صدای منشیم اومد
(علامت منشی#)
# خانم کیم اونجایی
+بله اینجام کاری دارید
# بله لطفا برید اتاق پدرتون و آقای پارک باهاتون کار دارن
+خیلی خب میتونی بری
سرمو آوردم بالا که دیدم جیمین خمار نگاه میکنه
+چرا اونجوری نگام میکنی
_سعنی خودت نمیدونی
+نه(خنده)
بعدش سریع قفل درو باز کردم و رفتم بیرون که داد جیمین بلند شد
_نشونت میدم
وقتی رسیدم اتاق پدرم جیمینم رسید بهم و گفت
_بعدا حسابتو میرسم گرل
+اوهوم
در زدم و باهم رفتیم تو
و با اشاره پدرم نشستیم روی صندلی
.
.
.
............
های من اومدم با پارت جدید 🙂🤍خب خب وضع حمایتا واقعا...است سوووو ادامه میدم اما در صورتی که حمایتاتون درست باشه و لطفا با کامنتاتون بهم انرژی بدید و لایک یادتون نره🤍🫂
شرط
لایک۲۰
کامنت۳۰
سریع شرایط و درک کردم و جیمینو هل دادم که کلا چند سانت ازم فاصله گرفت
+هی معلوم هست چی کار میکنی؟
_از این واضح تر بیب
+بیب؟!
_اوهوم تو از این به بعد بیبی گرل منی چه بخوای و چه نخوای
البته میدونم که میخوای
+اینطور نیست
_هست
+نیست
_بهت ثابت میکنم
همون لحظه جیمین دوباره فاصله ی بینشون پر کرد و لباشو گزاشت رو لبام ولی حرکتی نمیکرد و فقط زل زد با چشمای خمارش تو چشمام
لعنتی من چمه چرا مقاومت نمیکنم چرا پسش نمیزنم
کم کم چشمای خودمم خمار شد و مک آرومی به لب پایینش زدم که متوجه نیشخند جیمین شدم و ادامه میدادیم
بعد سه مین از لبای هم سیر شدیم و با کم آوردن نفس جدا شدیم
هردومون نفس نفس میزدیم که جیمین رفت سمت گوشم و لاله ی گوشمو به دندون گرفت و با صدای بم شدش لب زد
_دیدی بهت ثابت کردم گرل(نیشخند)
تا اومدم جوابشو بدم در به صدا دراومد . صدای منشیم اومد
(علامت منشی#)
# خانم کیم اونجایی
+بله اینجام کاری دارید
# بله لطفا برید اتاق پدرتون و آقای پارک باهاتون کار دارن
+خیلی خب میتونی بری
سرمو آوردم بالا که دیدم جیمین خمار نگاه میکنه
+چرا اونجوری نگام میکنی
_سعنی خودت نمیدونی
+نه(خنده)
بعدش سریع قفل درو باز کردم و رفتم بیرون که داد جیمین بلند شد
_نشونت میدم
وقتی رسیدم اتاق پدرم جیمینم رسید بهم و گفت
_بعدا حسابتو میرسم گرل
+اوهوم
در زدم و باهم رفتیم تو
و با اشاره پدرم نشستیم روی صندلی
.
.
.
............
های من اومدم با پارت جدید 🙂🤍خب خب وضع حمایتا واقعا...است سوووو ادامه میدم اما در صورتی که حمایتاتون درست باشه و لطفا با کامنتاتون بهم انرژی بدید و لایک یادتون نره🤍🫂
شرط
لایک۲۰
کامنت۳۰
۷.۸k
۲۱ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.