وانشات مرگ تا عشق پارت ۶
همراهش رفتم به یک در رسیدیم گفت منتظر بمون .
رفت داخل پشت در بودم که داشت لا یکی حرف میزد .
(مکالمه جوکیونگ وفرد داخل اتاق)
آوردمش
توی جاده که داشتیم میومدیم
از خونه آقای جئون برای تحقیق سرپرستی ایو
توی جاده پیداش کردیم به بیمارستان بردیمش .
گفت که مثل اینکه شکنجه شده و ضربه هایی که بهش وارد شده باعث پاره شدن پردش شده و دیگه نمیتونه بچه دار بشه خونریزی داخلی کرده اند جلوش را گرفتیم .
یه تومور داره و زیاد حالش خوب نیست نباید دچار شک عصبی بشه و باید سریع عمل شه .
(پایان مکالمه)
انگار بعد از شنیدن ای حرف ها دنیا روی سرم خراب شد .
رو دوتا ازتون فرود اومدم گریه میکردم.
که خانم جوکینگ از اتاق اومد بیرون فهمیدن که همه حرف هاشون را فهمیدم .
بهم میگفت آروم باشم و گفت پول جمع میکنیم عملت میکنیم.
رفت داخل پشت در بودم که داشت لا یکی حرف میزد .
(مکالمه جوکیونگ وفرد داخل اتاق)
آوردمش
توی جاده که داشتیم میومدیم
از خونه آقای جئون برای تحقیق سرپرستی ایو
توی جاده پیداش کردیم به بیمارستان بردیمش .
گفت که مثل اینکه شکنجه شده و ضربه هایی که بهش وارد شده باعث پاره شدن پردش شده و دیگه نمیتونه بچه دار بشه خونریزی داخلی کرده اند جلوش را گرفتیم .
یه تومور داره و زیاد حالش خوب نیست نباید دچار شک عصبی بشه و باید سریع عمل شه .
(پایان مکالمه)
انگار بعد از شنیدن ای حرف ها دنیا روی سرم خراب شد .
رو دوتا ازتون فرود اومدم گریه میکردم.
که خانم جوکینگ از اتاق اومد بیرون فهمیدن که همه حرف هاشون را فهمیدم .
بهم میگفت آروم باشم و گفت پول جمع میکنیم عملت میکنیم.
۱۷.۶k
۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.