وقتی دلت براش تنگ میشه۰۰۰²
+ خیلی،میشه تا صبح همینجوری بمونیم؟
_ البته که میشه
+( چرخیدم سمتش و دستمو گذاشتم رو لباش)
+ بهترین لبایی که تو عمرم دیدم
_ بیبی این لبا فقط و فقط متعلق به توسعه
+ میشه تا جایی که نفسمون بند بیاد همو ببوسیم
_ باشه عشقم
+( شروع کردیم به بوسیدن هم دیگه جونگکوک انقدر با ملایمت و عاشقانه میبوسید که ادمو دیوونه میکرد خیلی خیلی خیلی حس خوبی بهم میداد کاش میشد تا اخر لبام روی لباش بمونن دیگه نفسمون داشت تموم میشد از هم جدا شدیم و به صورت هم دیگه نگاه کردیم)
_ چشمات خیلی خوشگلن
+ برای خودتو ندیدی
+( جونگکوک از دستشو گذاشت رو سرم و میاورد پایین چشمام،دماغم،لبام،گردنم،ترقوه هام،سینه هام،شکمم،پوصتینمو رون پاهام و لمسشون میکرد)
_ بیبی همه اینا برای منه و به هیشکی اجازه نمیدم ازم بگیرتشون
+ همچنین
(صورتاشونو به هم چسبوندن)
+ عاشقتم
_ ولی من برات میمیرم...again
I wrote this poem with all my heart, all my love, and I think only I will understand it, no one can understand it
☆☆☆
The end
_ البته که میشه
+( چرخیدم سمتش و دستمو گذاشتم رو لباش)
+ بهترین لبایی که تو عمرم دیدم
_ بیبی این لبا فقط و فقط متعلق به توسعه
+ میشه تا جایی که نفسمون بند بیاد همو ببوسیم
_ باشه عشقم
+( شروع کردیم به بوسیدن هم دیگه جونگکوک انقدر با ملایمت و عاشقانه میبوسید که ادمو دیوونه میکرد خیلی خیلی خیلی حس خوبی بهم میداد کاش میشد تا اخر لبام روی لباش بمونن دیگه نفسمون داشت تموم میشد از هم جدا شدیم و به صورت هم دیگه نگاه کردیم)
_ چشمات خیلی خوشگلن
+ برای خودتو ندیدی
+( جونگکوک از دستشو گذاشت رو سرم و میاورد پایین چشمام،دماغم،لبام،گردنم،ترقوه هام،سینه هام،شکمم،پوصتینمو رون پاهام و لمسشون میکرد)
_ بیبی همه اینا برای منه و به هیشکی اجازه نمیدم ازم بگیرتشون
+ همچنین
(صورتاشونو به هم چسبوندن)
+ عاشقتم
_ ولی من برات میمیرم...again
I wrote this poem with all my heart, all my love, and I think only I will understand it, no one can understand it
☆☆☆
The end
۱۱.۰k
۰۵ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.