🖤فیلتر هیولا 🖤
🖤فیلتر هیولا 🖤
سلام من پارک مین ات هستم متخصص فیلتر شرکت... اف جی ای ...من فیلتر های جدید خلق میکنم تا مردم از زندگی شون لذت ببرن
جدیدا یه فیلتر به نام فیلتر ..پی ان ون ..اختراع کردم که به شخصیت درونی انسان و ظاهری کمک میکنه و بزرگ ترین اختراع شرکت بوده که توی ۱ هفته گزشته بیشتر از ۱۰۰ میلیارد نفرو به خودش جذب کرده .
🤍زمان حال 🤍
صبح زود بلند شدم و به کارای روز مرگی رسیدگی کردم .امروز باید میرفتم شرکت تا به بقیه کارای فیلتر جدید رسیدگی میکردم .
لباس مو پوشیدم و از در خونه زدم بیرون سوار ماشینم شدم و به سمت شرکت راه افتادم پدر من سهام داره شرکت بود برای همین همه به من احترام میزاشتن .
ات ::سلام صبح همگی بخیر بچه ها
بقیه :سلام بانو پارک .
از کنار بخش امینت رد شدم و به اتاق کار خودم رسیدم . وارد اتاق شدم و شروع کردم به رسیدگی سیستم های فیلتر . که در اتاقم زده شد .
ات :کیه .
در باز شدو لومی دستیارم اومد داخل تعظیم کوتاهی کردو گفت ؛
لومی :خانم پارک ام ....
ات :هزار بار بهت گفتم لومی بامن آدی صحبت کن توی تنهایی هامون .
لومی : ام خانم ببخشید ات امروز کلی کار دارید .
ات : لیست کار ها رو بگو بهم
لومی :رفتن به شرکت ..تیم سوم .. و رفتن به جلسه هیت مدیره پدرتون ، رفتن به کنفرانس خبری ،رفتن به
ات :یا خود خدا باشه باشه آخه همش توی یه روز لومی.
لومی یه تایی به ابروش آوردو گفت ؛
لومی:نکنه دوست دارید دوباره تحت شکنجه های سخنی پدرتون بیوفتیم.
ات :هوففف خدا ساعت چند باید برم اونجا
لومی ؛ ساعت ۱
لایک :۱۰
کامنت ۳
و برای خواندن فیک های بیشتر به
https://wisgoon.com/youjuliet7
بروید
سلام من پارک مین ات هستم متخصص فیلتر شرکت... اف جی ای ...من فیلتر های جدید خلق میکنم تا مردم از زندگی شون لذت ببرن
جدیدا یه فیلتر به نام فیلتر ..پی ان ون ..اختراع کردم که به شخصیت درونی انسان و ظاهری کمک میکنه و بزرگ ترین اختراع شرکت بوده که توی ۱ هفته گزشته بیشتر از ۱۰۰ میلیارد نفرو به خودش جذب کرده .
🤍زمان حال 🤍
صبح زود بلند شدم و به کارای روز مرگی رسیدگی کردم .امروز باید میرفتم شرکت تا به بقیه کارای فیلتر جدید رسیدگی میکردم .
لباس مو پوشیدم و از در خونه زدم بیرون سوار ماشینم شدم و به سمت شرکت راه افتادم پدر من سهام داره شرکت بود برای همین همه به من احترام میزاشتن .
ات ::سلام صبح همگی بخیر بچه ها
بقیه :سلام بانو پارک .
از کنار بخش امینت رد شدم و به اتاق کار خودم رسیدم . وارد اتاق شدم و شروع کردم به رسیدگی سیستم های فیلتر . که در اتاقم زده شد .
ات :کیه .
در باز شدو لومی دستیارم اومد داخل تعظیم کوتاهی کردو گفت ؛
لومی :خانم پارک ام ....
ات :هزار بار بهت گفتم لومی بامن آدی صحبت کن توی تنهایی هامون .
لومی : ام خانم ببخشید ات امروز کلی کار دارید .
ات : لیست کار ها رو بگو بهم
لومی :رفتن به شرکت ..تیم سوم .. و رفتن به جلسه هیت مدیره پدرتون ، رفتن به کنفرانس خبری ،رفتن به
ات :یا خود خدا باشه باشه آخه همش توی یه روز لومی.
لومی یه تایی به ابروش آوردو گفت ؛
لومی:نکنه دوست دارید دوباره تحت شکنجه های سخنی پدرتون بیوفتیم.
ات :هوففف خدا ساعت چند باید برم اونجا
لومی ؛ ساعت ۱
لایک :۱۰
کامنت ۳
و برای خواندن فیک های بیشتر به
https://wisgoon.com/youjuliet7
بروید
۱.۴k
۰۳ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.