P:27
+اونو که تو خواب میدیدم*لبخند*
-ولی حالا واقعی شده*لبخند*
2 ساعت بعد
کوک و یونا استراحت کردن نزدیکای غروب بود
-میخواستم غروب انجامش بدم هرچند بارون هم میومد.بلند شدم رفتم توی اشپزخونه یونا از پشت بغل کردم و سرمو بردم توی گردنش
+کوک!
-وقتشه*بم*
+و.وقت چی؟
-وقتشه مال من بشی*بم*
+یعنی چی؟!
-توضیح دادنی نیس*بم*
کولش کردم
+بزارم زمییین*جیغ*
-هوش مگه میخوام چیکارت کنم؟
+من میخوام باکره بمونم ولم کن بزارم زمیییییین*صدای جیغ*
-نمیشه. باید انجامش بدم
+دیدم نمیشه. گردنشو گاز گرفتم
-اَهههههه*داد*
کوک یونا رو ول میکنه و دستشو میزاره رو جایی که یونا گازش گرفته بود
+دویدم رفتم بیرون
-دیدم رفت بیرون دویدم دنبالش کردم
-وایسا کجا میری؟ *بلند و داره دنبالش میکنه*
+ولم کنننن*بلند*
کوک و یونا 2 دور خونه رو میزنن
-آییی بسه. دیگه. نمیتونم*نفس نفس و درست نمیتونه راه بره*
+انجامش نمیدی*نفس نفس*
-هوا هم سرد بود و داشت غروب میشد. باید گولش میزدم
-نه. انجامش نمیدم*نفس نفس*
+آییی
اومدم یه قدم بردارم که پام گیر کرد به سنگ و افتادم زمین
-افتاد زمین دویدم سمتش
-یونا. یونا حالت خوبه؟ *نگران*
+آییی اگه از اول کرم نمیریختی اینجوری نمیشد*اخم*
-براید بغلش کردم و بی توجه به جیغ جیغاش بردمش داخل اتاق کوبیدمش رو تخت. رفتم بالای بدنش
+مگه نگفتی انجام نمیدی؟ *ترس*
-فکر کردی من از بدنت میگذرم؟ *بم*
+اما
-لبامو کوبیدم به لباش و( بلههه😂 )
شب
+بیدار شدم.احساس کردم هنوز یه چیزی دا*خ®ل°مه دل درد شدیدی داشتم.
+*ناله*
-بیدار شدم. اومدم تکون بخورم که صدای ناله شنیدم چشمامو باز کردم دیدم یونا چشماشو بهم فشرده و داره ناله میکنه به پایین تر نگاه کرد هنوز ازش نک*شی`ده..*بودم.••بی∆رو*ن
-یونا*بم*
+آهه ب/کش*ش بی°روووو*ن.. *ناله*
-جاش خوبه*بم*
+کوک درد دارم در*ش^بی•ار*ناله*
-دلت درد میکنه؟ *بم*
+اره.خیلی*اخم و چشمای فشرده*
-باشه
ک*شی*دم..بی•رو*ن
+هم درد داشتم و لذت
+*ناله*
-رفتم سمت لباش و لبامو گذاشتم روی لباش
1مین بعد
-از لباش دل کندم
-دیدی تموم شد؟ *بم*
+گمشووو ازت متنفرم*ناله*
-باشه متنفر باش*بم.لبخند*
براید بغلش کردم و بردمش حمام
....
اومدیم بیرون نشست روی تخت
-هنوز دلت درد میکنه؟
+اره
-آه ببخشید بیبی
+نمیبخشم
نشست کنارم
-ولی حالا واقعی شده*لبخند*
2 ساعت بعد
کوک و یونا استراحت کردن نزدیکای غروب بود
-میخواستم غروب انجامش بدم هرچند بارون هم میومد.بلند شدم رفتم توی اشپزخونه یونا از پشت بغل کردم و سرمو بردم توی گردنش
+کوک!
-وقتشه*بم*
+و.وقت چی؟
-وقتشه مال من بشی*بم*
+یعنی چی؟!
-توضیح دادنی نیس*بم*
کولش کردم
+بزارم زمییین*جیغ*
-هوش مگه میخوام چیکارت کنم؟
+من میخوام باکره بمونم ولم کن بزارم زمیییییین*صدای جیغ*
-نمیشه. باید انجامش بدم
+دیدم نمیشه. گردنشو گاز گرفتم
-اَهههههه*داد*
کوک یونا رو ول میکنه و دستشو میزاره رو جایی که یونا گازش گرفته بود
+دویدم رفتم بیرون
-دیدم رفت بیرون دویدم دنبالش کردم
-وایسا کجا میری؟ *بلند و داره دنبالش میکنه*
+ولم کنننن*بلند*
کوک و یونا 2 دور خونه رو میزنن
-آییی بسه. دیگه. نمیتونم*نفس نفس و درست نمیتونه راه بره*
+انجامش نمیدی*نفس نفس*
-هوا هم سرد بود و داشت غروب میشد. باید گولش میزدم
-نه. انجامش نمیدم*نفس نفس*
+آییی
اومدم یه قدم بردارم که پام گیر کرد به سنگ و افتادم زمین
-افتاد زمین دویدم سمتش
-یونا. یونا حالت خوبه؟ *نگران*
+آییی اگه از اول کرم نمیریختی اینجوری نمیشد*اخم*
-براید بغلش کردم و بی توجه به جیغ جیغاش بردمش داخل اتاق کوبیدمش رو تخت. رفتم بالای بدنش
+مگه نگفتی انجام نمیدی؟ *ترس*
-فکر کردی من از بدنت میگذرم؟ *بم*
+اما
-لبامو کوبیدم به لباش و( بلههه😂 )
شب
+بیدار شدم.احساس کردم هنوز یه چیزی دا*خ®ل°مه دل درد شدیدی داشتم.
+*ناله*
-بیدار شدم. اومدم تکون بخورم که صدای ناله شنیدم چشمامو باز کردم دیدم یونا چشماشو بهم فشرده و داره ناله میکنه به پایین تر نگاه کرد هنوز ازش نک*شی`ده..*بودم.••بی∆رو*ن
-یونا*بم*
+آهه ب/کش*ش بی°روووو*ن.. *ناله*
-جاش خوبه*بم*
+کوک درد دارم در*ش^بی•ار*ناله*
-دلت درد میکنه؟ *بم*
+اره.خیلی*اخم و چشمای فشرده*
-باشه
ک*شی*دم..بی•رو*ن
+هم درد داشتم و لذت
+*ناله*
-رفتم سمت لباش و لبامو گذاشتم روی لباش
1مین بعد
-از لباش دل کندم
-دیدی تموم شد؟ *بم*
+گمشووو ازت متنفرم*ناله*
-باشه متنفر باش*بم.لبخند*
براید بغلش کردم و بردمش حمام
....
اومدیم بیرون نشست روی تخت
-هنوز دلت درد میکنه؟
+اره
-آه ببخشید بیبی
+نمیبخشم
نشست کنارم
۴.۶k
۲۱ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.