"I had to"
"I had to"
Part_2
کوک:چون مجبورم با لیا دختر آقای سو ازدواج کنم ولی واقعا ازش متنفرم هر وقت منو میبینه از ات بد میگه و من واقعا از این کارش حرصم در میاد!....
-:ای وای خب چرا؟باید با کسی که دوسش نداری ازدواج کنی ؟
+:چون اگه با او هرزه ازدواج نکنم نه تنها بابام مدیر شرکت نمیشه بلکه اخراجش هم میکنه!!!!!
-:خب ا.ت این موضوع رو میدونه ؟........
+:ای وای من چجوری به ا.ت بگم؟ (بغض)
________________________________
در حالی که جونگ کوک سرش روی میز بود و با دستاش سرش رو پوشونده بود ته لب میزنه:
-:من یه فکری دارم!!...
+:چی ؟؟ (بغض)
-:خب اول از همه باید فرض کنی واقعا از ا.ت سرد شدی و دیگه دلت نمیخواد باهاش باشی.....
+:چی !!!.... من چجوری یه همچین کاری رو بکنم ؟ فرض کنم ازش سرد شدم ؟ فرض کنم از کسی سرد شدم که از بچگی عاشقش بودم ؟ من واقعا نمی تونم اینکار رو بکنم!!!
-:ببین میدونم واقعا احمقانست ولی اگه این کار رو بکنی ا.ت کمتر آسیب میبینه!!!!.....
کوک پوفی از سر ناراحتی و کلافگی میکنه و لب میزنه.....
ادامه دارد .....
شرط برای پارت بعد:۵ لایک و ۳ کامنت 🎀
منتظر بعدی باشید سیسی هام 🎀
Part_2
کوک:چون مجبورم با لیا دختر آقای سو ازدواج کنم ولی واقعا ازش متنفرم هر وقت منو میبینه از ات بد میگه و من واقعا از این کارش حرصم در میاد!....
-:ای وای خب چرا؟باید با کسی که دوسش نداری ازدواج کنی ؟
+:چون اگه با او هرزه ازدواج نکنم نه تنها بابام مدیر شرکت نمیشه بلکه اخراجش هم میکنه!!!!!
-:خب ا.ت این موضوع رو میدونه ؟........
+:ای وای من چجوری به ا.ت بگم؟ (بغض)
________________________________
در حالی که جونگ کوک سرش روی میز بود و با دستاش سرش رو پوشونده بود ته لب میزنه:
-:من یه فکری دارم!!...
+:چی ؟؟ (بغض)
-:خب اول از همه باید فرض کنی واقعا از ا.ت سرد شدی و دیگه دلت نمیخواد باهاش باشی.....
+:چی !!!.... من چجوری یه همچین کاری رو بکنم ؟ فرض کنم ازش سرد شدم ؟ فرض کنم از کسی سرد شدم که از بچگی عاشقش بودم ؟ من واقعا نمی تونم اینکار رو بکنم!!!
-:ببین میدونم واقعا احمقانست ولی اگه این کار رو بکنی ا.ت کمتر آسیب میبینه!!!!.....
کوک پوفی از سر ناراحتی و کلافگی میکنه و لب میزنه.....
ادامه دارد .....
شرط برای پارت بعد:۵ لایک و ۳ کامنت 🎀
منتظر بعدی باشید سیسی هام 🎀
۲.۴k
۲۰ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.