رمان عشق تصادفی p11
۲ روز بعد
امروز با هواپیما های شخصیمون میرفتیم نیویورک و ساعت ۱۰ صبح پرواز داشتیم این اولین بارم نبود اما باز ذوق داشتم
..........
سوار هواپیما شدیم
..........
نیویورک
...........
رسیدم و به جای که همه هیت مدیر ها و کمپانی ها و گروه ها میان رفتیم
چند تا گروه بیبی مانستر . بلک پینگ . تی اکس تی . اکسو.لسرافیم . نیوجینز. آستری کیدز. سون تین. جی آیدل.اسپا . توایس.ایتزی .و اما و..... ( خیلی دیگه از گروه ها )
که احترام گذاشتیم رفتیم کنار اون ها ایستادیم
بعد ۲۰ دقیقه
اعضا ی بی تی اس وارد میشه و همه احترام میزارن بهشون و خب مثل اون ها وایمیستن .
یک مجری میاد و با بلند گو صحبت میکنند .
ادامه دارد
امروز با هواپیما های شخصیمون میرفتیم نیویورک و ساعت ۱۰ صبح پرواز داشتیم این اولین بارم نبود اما باز ذوق داشتم
..........
سوار هواپیما شدیم
..........
نیویورک
...........
رسیدم و به جای که همه هیت مدیر ها و کمپانی ها و گروه ها میان رفتیم
چند تا گروه بیبی مانستر . بلک پینگ . تی اکس تی . اکسو.لسرافیم . نیوجینز. آستری کیدز. سون تین. جی آیدل.اسپا . توایس.ایتزی .و اما و..... ( خیلی دیگه از گروه ها )
که احترام گذاشتیم رفتیم کنار اون ها ایستادیم
بعد ۲۰ دقیقه
اعضا ی بی تی اس وارد میشه و همه احترام میزارن بهشون و خب مثل اون ها وایمیستن .
یک مجری میاد و با بلند گو صحبت میکنند .
ادامه دارد
۵۷۰
۰۳ مرداد ۱۴۰۳