تک پارتی دازای* (درخواستی)

امروز دازای میخواست بیاد دیدنت
اما دید بلاکش کردی
پس مستقیم اومد جلوی خونت
کیوکا درو باز کن
داد زدی:نمییخوام
دازای :باز کن خودتو لوس نکن
تو :نمیخوام شنیدی
باز میکنم میام میبرمت دکتر شنوایی
دازای :بگو چرا باز نمیکنی
تو :نمیخوام من صد بار گفتم از دوستت چویا :خوشم نمیاد ولی تو همش با اون میگردی
دازای: باشه باشه تسلیم دیگه نمیرم پیشش
تو :هنوز نمیشه
دازای: دیگه چرا؟
تو: واسم برو پاستیل بخر
دازای: هووف باز کن باهم بریم
تو :اگه باز کنم منو میبری شهر بازی؟
دازای: آه بانوی من باز کن دیگه
تو :باشه

(اومد تو)

دازای: خب آماده شو بریم
تو: الان؟
دازای: یسس
تو: وایی مرسی خیلی خوبیی
دازای: تا الان داشتم منتتو میکشیدم
تو: چیزی گفتی دازای؟
دازای: نه نه بانوی من
تو: خب من آمادم
برییم


(رفتید)

تو: دازای من چرخ و فلک میخوام
دازای: ایده ی خوبیه
تو :برو بلیط بخررر

(سوار شدید)

تو :هی داشتی جیغ میزدی
دازای: اگه خودکشی کنم همینجوری جیغ میزنی؟
تو :آها راستی
تولدت مبارک

(امروز تولد دازای بود)

دازای :آه بانوی من متشکرم
تو :بازکن ببینم چیه
دازای: بانوی من یه کتابه

اسم کتاب:راه های خودکشی

دازای: اوو بانوی من خیلی خوشحالم کردی
تو: خوبه لوس نشو
بریم برام پشمک بخر بعد دیگه بریم

(رفتید پشمک خریدید*

تو :نام نام نام خیلی خوشمزس
دازای: آره نام نام
تو :بریم دیگه من خوابم میاد
دازای: هنوز که بعد از ظهره
تو باشه بریم

*رفتید*

دازای: آه بانوی من
نظرت راجبع یک شب رویایی چیه؟
تو :نه(رک)
دازای: نظرت راجب یه خودکشی دونفره چیه
تو :نه(رک)

دازای:اوکی منم میرم روش های خودکشی رو امتحان کنم

تو: اوکی بای
دازای :بای