جلوی قلب رو نمیشه گرفت پارت 8
_من ادمای زیادی دیدم که عادی باشن. ولی تو... تو یجو دیگه ای... از آدمای سالم هم سالم تر رفتار میکنی.
+منظورتون چیه قربان؟
_وقتی عاشق شدی میفهمی... من میرم کارای ترخیصتو بکنم.
+باشه (مدتی بعد)*توی ذهنش: منظورش چی بود؟ اگه عاشق بشم، چیو میفهمم؟ عاه خدایا دارم میمیرم از فضولی*
_جولینا پاشو... باید بریم خونه.
+چشم... قربان.
_جولینا بگو دهنت عادت کنه... من شوگااااام.
+*خنده*باشه قربان چیز شوگا.
_*محو صورت جولینا*
+چیزی شده؟ چیزی روی صورتمه؟
_عا... وقتی میخندی خیلی قشنگ میشی... همیشه سعی کن لبخند بزنی.
+بخاطر الماسی که تازه کشفش کردم، باشه.
_*لبخند مخصوص خودش*... خب بیا بریم.
+اومدم الماس تازه کشف شده.
_این لقب طولانیه... یه چیز کوتاه تر پیدا کن.
+خب... شوگولی!
_چی؟
+شوگولی... مخلوطی از گوگولی و شوگا... میشه شوگولی*لبخند کیوت*
_جالبه... شوگولی...
+اوهوم...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
+شوگولی... خونمون اینجاست نگه دار.
_ولی خونه نمیریم.
+چی؟ پس کجا میریم؟
_میریم خرید... باید بری آرایشگاه و قیافتو تغییر بدی... کلی هم لباس بخری
+اما چرا؟
_چون حتما تا الان یونا رفته گذاشته کف دست خانوادم... حالا باید خودتو تغییر بدی تا خانوادم قبول کنند نامزد کنیم.
+نام... نامزد؟
_فقط سوریه... قول میدم جبران کنم.
+شوگولی لازم نیست انقدر اینو تکرار کنی... من نمیخوام جبران کنی فقط خوشحال باش و احساس راحتی کن. فکر هیچ جاشم نکن چون من... چون من سعی میکنم تا آخرش کنارت باشم.
ویو شوگا
این دختر چرا انقدر خوبه؟ من درک نمیکنم که این دختر به این اندازه خوب باشه... قبول نیست. ۱-من در نگاه اول عاشقش شدم. ۲-پارم مخفیانه احساساتمو بروز میدم ولی نمیفهمه. ۳-دارم کاری میکنم باور کنه سوریه ولی در اصل نیست!
پایان ویو شوگا
جولینا و شوگا، یا به قول جولینا شوگولی، رفتن توی خیابون. اول یکم مغازه هارو گشتن که یهو...
+منظورتون چیه قربان؟
_وقتی عاشق شدی میفهمی... من میرم کارای ترخیصتو بکنم.
+باشه (مدتی بعد)*توی ذهنش: منظورش چی بود؟ اگه عاشق بشم، چیو میفهمم؟ عاه خدایا دارم میمیرم از فضولی*
_جولینا پاشو... باید بریم خونه.
+چشم... قربان.
_جولینا بگو دهنت عادت کنه... من شوگااااام.
+*خنده*باشه قربان چیز شوگا.
_*محو صورت جولینا*
+چیزی شده؟ چیزی روی صورتمه؟
_عا... وقتی میخندی خیلی قشنگ میشی... همیشه سعی کن لبخند بزنی.
+بخاطر الماسی که تازه کشفش کردم، باشه.
_*لبخند مخصوص خودش*... خب بیا بریم.
+اومدم الماس تازه کشف شده.
_این لقب طولانیه... یه چیز کوتاه تر پیدا کن.
+خب... شوگولی!
_چی؟
+شوگولی... مخلوطی از گوگولی و شوگا... میشه شوگولی*لبخند کیوت*
_جالبه... شوگولی...
+اوهوم...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
+شوگولی... خونمون اینجاست نگه دار.
_ولی خونه نمیریم.
+چی؟ پس کجا میریم؟
_میریم خرید... باید بری آرایشگاه و قیافتو تغییر بدی... کلی هم لباس بخری
+اما چرا؟
_چون حتما تا الان یونا رفته گذاشته کف دست خانوادم... حالا باید خودتو تغییر بدی تا خانوادم قبول کنند نامزد کنیم.
+نام... نامزد؟
_فقط سوریه... قول میدم جبران کنم.
+شوگولی لازم نیست انقدر اینو تکرار کنی... من نمیخوام جبران کنی فقط خوشحال باش و احساس راحتی کن. فکر هیچ جاشم نکن چون من... چون من سعی میکنم تا آخرش کنارت باشم.
ویو شوگا
این دختر چرا انقدر خوبه؟ من درک نمیکنم که این دختر به این اندازه خوب باشه... قبول نیست. ۱-من در نگاه اول عاشقش شدم. ۲-پارم مخفیانه احساساتمو بروز میدم ولی نمیفهمه. ۳-دارم کاری میکنم باور کنه سوریه ولی در اصل نیست!
پایان ویو شوگا
جولینا و شوگا، یا به قول جولینا شوگولی، رفتن توی خیابون. اول یکم مغازه هارو گشتن که یهو...
۶.۲k
۲۸ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.