-یچیزی بگو عزیزکم
-یچیزی بگو عزیزکم
+چی بگم جانم؟ مگه چیزی گذاشتی تا بگم؟
تموم حرفاتو زدی، تموم حس بینمونو با تصمیم خودت تموم کردی و حالا میخوای بری،اگه درکنار من خوشحال نمیشی من حاضرم عذاب بکشم ولی تو بری و خوشحال باشی جانِدلم.
من تموم این مدت فکر میکردم درکنار من خوشحالی، خنده هات واقعیه، حرفایی که میزنی واقعیه،اما اینطور که معلوم شد نبود.
بهتره بری جانِدلم،چون نه من دیگه میتونم با حرفای دروغینت کنار بیام و نه تودیگه توان نقش بازی کردن داری.
◇◇خدانگهدارتعزیزدلمن◇◇
نوشته: 𝔢𝔩𝔦𝔫𝔞
+چی بگم جانم؟ مگه چیزی گذاشتی تا بگم؟
تموم حرفاتو زدی، تموم حس بینمونو با تصمیم خودت تموم کردی و حالا میخوای بری،اگه درکنار من خوشحال نمیشی من حاضرم عذاب بکشم ولی تو بری و خوشحال باشی جانِدلم.
من تموم این مدت فکر میکردم درکنار من خوشحالی، خنده هات واقعیه، حرفایی که میزنی واقعیه،اما اینطور که معلوم شد نبود.
بهتره بری جانِدلم،چون نه من دیگه میتونم با حرفای دروغینت کنار بیام و نه تودیگه توان نقش بازی کردن داری.
◇◇خدانگهدارتعزیزدلمن◇◇
نوشته: 𝔢𝔩𝔦𝔫𝔞
۲۳.۷k
۱۷ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.