P19
P19
( جونگ کوک )
ا.ت دوباره اومد پیش من واقعا ترسیده اگ اون هه سو عوضی بلایی سرش بیاره میکشمش
( ا.ت )
یجورایی پیش کوک احساس امنیت میکنم
درسته زمان زیادی نیست همو میشناسیم
اما بهش اعتماد دارم و کنارش احساس امنیت میکنم اون پسر خوب و مهربونیه....
( جونگ کوک )
ت اتاقم داشتم تابلو رنگ روغنم رو ب اتمام میرسوندم ک ا.ت رو صدا زدم بیاد داخل اتاق
ا. ت : بله ؟
چطوره ؟
ا.ت : وواااو عالیه ت بلدی ؟
اوهوم
ا.ت : خیلی قشنگه
( ک صدای در ب گوش رسید )
ا.ت با ترس نگام و گفت : اگ اون باشه چی
نه اون نیست مطمئنم
رفتم درو باز کردم و با جیمین رو برو شدم
ههیییی چطووریییی هییووننگگگ
جیمین : عاالیییی
کوک جیمین : خنده*
( ا.ت اومد پایین )
ا.ت : سلام
جیمین : اوه شما باید خانم ا.ت باشید
ا.ت : بله خوشبختم
جیمین : همچنین
( نشستیم و موضو رو برای جیمین گفتم )
جیمین : نترس مشکلی نیس میتونی دوربین بزاری بیرون از خونه یا چندتا بادیگاردایی ک قدیم داشتی
شرایط :
11 لایک
5 کامنت
11 لایک
( جونگ کوک )
ا.ت دوباره اومد پیش من واقعا ترسیده اگ اون هه سو عوضی بلایی سرش بیاره میکشمش
( ا.ت )
یجورایی پیش کوک احساس امنیت میکنم
درسته زمان زیادی نیست همو میشناسیم
اما بهش اعتماد دارم و کنارش احساس امنیت میکنم اون پسر خوب و مهربونیه....
( جونگ کوک )
ت اتاقم داشتم تابلو رنگ روغنم رو ب اتمام میرسوندم ک ا.ت رو صدا زدم بیاد داخل اتاق
ا. ت : بله ؟
چطوره ؟
ا.ت : وواااو عالیه ت بلدی ؟
اوهوم
ا.ت : خیلی قشنگه
( ک صدای در ب گوش رسید )
ا.ت با ترس نگام و گفت : اگ اون باشه چی
نه اون نیست مطمئنم
رفتم درو باز کردم و با جیمین رو برو شدم
ههیییی چطووریییی هییووننگگگ
جیمین : عاالیییی
کوک جیمین : خنده*
( ا.ت اومد پایین )
ا.ت : سلام
جیمین : اوه شما باید خانم ا.ت باشید
ا.ت : بله خوشبختم
جیمین : همچنین
( نشستیم و موضو رو برای جیمین گفتم )
جیمین : نترس مشکلی نیس میتونی دوربین بزاری بیرون از خونه یا چندتا بادیگاردایی ک قدیم داشتی
شرایط :
11 لایک
5 کامنت
11 لایک
۵.۳k
۲۹ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.