دوست پسره soft 4
دوست پسره من***4
کارا: وای ا/ت جونم.بیدار شدی؟
ا/ت: سلام عشقم.آیی سرم
کارا: خب این طبیعیه چون با مخ خوردی رو زمین دیگه
ا/ت:آره. ولی هنوزم باورم نمیشه.آخه چجوری
کارا: کی؟ جوگکوکو میگی؟ اصن یه مرتبه چی شد؟
ا/ت: اره دیگه. پس کیو میگم. اگه تو فهمیدی به منم بگو
کارا: خب قبلش چیشده.آدم یه مرتبه نمیزاره بره که.
ا/ت: قبلش فقط با اقای هیونگسان سلام علیک کردم .همین
کارا: اوو. خب دیگه. فکر کرده شوگر ددیته.هنوزم فرصت داری عشقم
ا/ت: دلت خوشه کارا .اون دیگه بایه نفر دیگه وارده رابطه شده. غیره ممکنه برگرده. اگرهم برگرده من باور نمیکنم
کارا: تو باید حقیقتو باور کنی ا/ت.مقصر هم تویی هم اون.
کارا: اِوا. چیشدی تو . خوبی؟
ا/ت: حس میکنم قراره بالا بیارم.دکترو خبر کن. بدووو
کارا: وای. اقای دکتررررر. بیاین.پرستارررررر بدویین
اقای دکتر: خانمه ا/ت لطفا بیاین ازمایش بدید .ببینیم خوبید یا نه
پرستار: خانم شما همراهه خانمه جیون هستید؟
کارا: بله. من دوستشم.کارا . ا/ت حالش خوبه؟
پرستار: فعلا باید ازمایش بدند. لطفا تا 15 دقیقه دیگه منتظر باشید
کارا: باشه. ممنون
بعده 15 دقیقه بعد***
اقای دکتر: خانم ا/ت بهتون تبریک میگم. شما حامله اید
ا/ت: چی چیو تبریک میگید.(یادم اومد که قبلا با کوک رابطه داشتم)
من بچم پدر نداره . منم مادرش نیستم.
دکتر: ولی...
ا/ت: من همین الان میخوام سقطش کنم. بگید دوستم بیاد
دکتر: خانمه ا.ت این بچه ی شماست و من دخالتی ندارم ولی بدونید اگه سقطش نکنید جونه یه نفرو نجات دادید.بازم اینجا همچی هستو...
کارا اومد تو اتاقه ا/ت
کارا: دختر تو دیوونه شدی؟
ا/ت: برای چی؟
کارا: اینکه فقط بچه ی تو نیست. ماله کوک هم هست.پس خسیس بازی درنیار.خب؟(با جدیته فراوان)
ا/ت: الان تو میگی من چیکار کنم؟(با بغض)
کارا: هیچی دیگه به شوهره محترمت زنگ بزن . بگو.
ا/ت: دوبار.اگه اون شوهره من باشه یادش میاد قبله این خیانتش " با من چه غلطی کرده(عصبانی)
کارا: باشه . باشه.اها راستی مامانت زنگ زد گفت با داداشتو بابات رفتن سیدنی و فعلا کره نیستن. اونجاهم گوشیشون انتن نمیده. پس نگران نشی. واسه بچت خوب نیست. باشع عشقم؟
ا/ت: تو دوسم داری کارا؟
کارا: پس چی؟ خانمو باش تا الان 1000 بار گفتم عشقم بعد میگه..
ا/ت: مرسی بیبی. خب من الان کجا برم؟
کارا:خونه ی مشترکیتون مگه نیست؟
ا/ت: نه بابا اون دختره ی _____ اونجاس داره با ددیش میکنه
کارا: خب خب . نگفتم دیگه قضاوت کنی بیبی.بیا بریم خونه ی من
ا/ت: باشه عشقم.
ا/ت و کارا باهم از اتاق میان بیرون که میبینن کوک داره میاد سمتشون
تا پارته بعدی عزیزان
راستی تاحالا کسی به سما خیانت کرده؟ من که نه و قرارم نیست بکنه>_<
کارا: وای ا/ت جونم.بیدار شدی؟
ا/ت: سلام عشقم.آیی سرم
کارا: خب این طبیعیه چون با مخ خوردی رو زمین دیگه
ا/ت:آره. ولی هنوزم باورم نمیشه.آخه چجوری
کارا: کی؟ جوگکوکو میگی؟ اصن یه مرتبه چی شد؟
ا/ت: اره دیگه. پس کیو میگم. اگه تو فهمیدی به منم بگو
کارا: خب قبلش چیشده.آدم یه مرتبه نمیزاره بره که.
ا/ت: قبلش فقط با اقای هیونگسان سلام علیک کردم .همین
کارا: اوو. خب دیگه. فکر کرده شوگر ددیته.هنوزم فرصت داری عشقم
ا/ت: دلت خوشه کارا .اون دیگه بایه نفر دیگه وارده رابطه شده. غیره ممکنه برگرده. اگرهم برگرده من باور نمیکنم
کارا: تو باید حقیقتو باور کنی ا/ت.مقصر هم تویی هم اون.
کارا: اِوا. چیشدی تو . خوبی؟
ا/ت: حس میکنم قراره بالا بیارم.دکترو خبر کن. بدووو
کارا: وای. اقای دکتررررر. بیاین.پرستارررررر بدویین
اقای دکتر: خانمه ا/ت لطفا بیاین ازمایش بدید .ببینیم خوبید یا نه
پرستار: خانم شما همراهه خانمه جیون هستید؟
کارا: بله. من دوستشم.کارا . ا/ت حالش خوبه؟
پرستار: فعلا باید ازمایش بدند. لطفا تا 15 دقیقه دیگه منتظر باشید
کارا: باشه. ممنون
بعده 15 دقیقه بعد***
اقای دکتر: خانم ا/ت بهتون تبریک میگم. شما حامله اید
ا/ت: چی چیو تبریک میگید.(یادم اومد که قبلا با کوک رابطه داشتم)
من بچم پدر نداره . منم مادرش نیستم.
دکتر: ولی...
ا/ت: من همین الان میخوام سقطش کنم. بگید دوستم بیاد
دکتر: خانمه ا.ت این بچه ی شماست و من دخالتی ندارم ولی بدونید اگه سقطش نکنید جونه یه نفرو نجات دادید.بازم اینجا همچی هستو...
کارا اومد تو اتاقه ا/ت
کارا: دختر تو دیوونه شدی؟
ا/ت: برای چی؟
کارا: اینکه فقط بچه ی تو نیست. ماله کوک هم هست.پس خسیس بازی درنیار.خب؟(با جدیته فراوان)
ا/ت: الان تو میگی من چیکار کنم؟(با بغض)
کارا: هیچی دیگه به شوهره محترمت زنگ بزن . بگو.
ا/ت: دوبار.اگه اون شوهره من باشه یادش میاد قبله این خیانتش " با من چه غلطی کرده(عصبانی)
کارا: باشه . باشه.اها راستی مامانت زنگ زد گفت با داداشتو بابات رفتن سیدنی و فعلا کره نیستن. اونجاهم گوشیشون انتن نمیده. پس نگران نشی. واسه بچت خوب نیست. باشع عشقم؟
ا/ت: تو دوسم داری کارا؟
کارا: پس چی؟ خانمو باش تا الان 1000 بار گفتم عشقم بعد میگه..
ا/ت: مرسی بیبی. خب من الان کجا برم؟
کارا:خونه ی مشترکیتون مگه نیست؟
ا/ت: نه بابا اون دختره ی _____ اونجاس داره با ددیش میکنه
کارا: خب خب . نگفتم دیگه قضاوت کنی بیبی.بیا بریم خونه ی من
ا/ت: باشه عشقم.
ا/ت و کارا باهم از اتاق میان بیرون که میبینن کوک داره میاد سمتشون
تا پارته بعدی عزیزان
راستی تاحالا کسی به سما خیانت کرده؟ من که نه و قرارم نیست بکنه>_<
۱۰.۴k
۲۶ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.