میخوام براتون فیک بنویسم
#سرنوشتـ.زیبا
#پارتـ.اول
ویو جونگ کوک:
از خواب بیدار شدم ساعت ۶بود به آسمون نگاه کردم یه نفس عمیق کشیدم میدونستم امروز مادرم برام یه دختر دیگه میاره که به زور زنم کنه من بزرگترین مافیای کره ام و باید وارثی برای خودم به جا بزارم اما من فقط ۲۴سالمه
ویو ات:
بازم دوباره کابوس دیدم کابوس اون شب ترسناک یه نگاهی به دور و ورم کردم و آب خوردم من ۲۲سالمه توی کافی شاپ کار میکنم امروز شیفت شبم برداشتم باید بیشتر بیدار بمونم . باید ساعت ۸اونجا باشم (لباس کافی شاپ ات صفحه دو)
ویو ات کافی شاپ ساعت ۸شب
ات:سلام بفرمایید چی سفارش میدید؟
جونگ کوک:من یه آیس لته میخوام(سرد)
ات:چشم
جونگ کوک :چقدر طول میکشه (سرد)
ات:تقریبا ۵دقیقه
بعد دقیقه بعد
ات:بفرمایید نوش جون
جونگ کوک:ممنونم(سرد)
ویو فردای جونگ کوک:
جونگ کوک:من نمیخوام با لینا ازدواج کنم
م جونگ کوک:مگه کسه خاصی داری ؟
اگه نداری باید ازدواج کنی!
جونگ کوک:اره یه دختر دارم ......
شرط پارت بعدییییی
۵تا لایک
۳تا کامنت
#پارتـ.اول
ویو جونگ کوک:
از خواب بیدار شدم ساعت ۶بود به آسمون نگاه کردم یه نفس عمیق کشیدم میدونستم امروز مادرم برام یه دختر دیگه میاره که به زور زنم کنه من بزرگترین مافیای کره ام و باید وارثی برای خودم به جا بزارم اما من فقط ۲۴سالمه
ویو ات:
بازم دوباره کابوس دیدم کابوس اون شب ترسناک یه نگاهی به دور و ورم کردم و آب خوردم من ۲۲سالمه توی کافی شاپ کار میکنم امروز شیفت شبم برداشتم باید بیشتر بیدار بمونم . باید ساعت ۸اونجا باشم (لباس کافی شاپ ات صفحه دو)
ویو ات کافی شاپ ساعت ۸شب
ات:سلام بفرمایید چی سفارش میدید؟
جونگ کوک:من یه آیس لته میخوام(سرد)
ات:چشم
جونگ کوک :چقدر طول میکشه (سرد)
ات:تقریبا ۵دقیقه
بعد دقیقه بعد
ات:بفرمایید نوش جون
جونگ کوک:ممنونم(سرد)
ویو فردای جونگ کوک:
جونگ کوک:من نمیخوام با لینا ازدواج کنم
م جونگ کوک:مگه کسه خاصی داری ؟
اگه نداری باید ازدواج کنی!
جونگ کوک:اره یه دختر دارم ......
شرط پارت بعدییییی
۵تا لایک
۳تا کامنت
۹.۳k
۱۱ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.