زندگی خوب پارت ۱۰

چیزی ندارم بگم

ساداکو:ببند🤬
ا.ت:چشم😔
چیفویو:ببخشید ولی قیافیه شما خیلی آشناست(چقدر با ادبم😁)
ساداکو:🤭
ا.ت:جهت اطلاع هم مدرسه ایم باید قیافم برات آشنا باشه
ساداکو:ریدی خواهرم
چیفویو:راضی نشدم
ا.ت:خوب من خواهر ناهویا و سویام خوب شد
ساداکو:👍🏻
چیفویو:آها باشه
چیفویو باجی رو میکشه اونورتر
چیفویو: روا.ت کراش زدم😳
باجی:منم رو ساداکو:کراش زدم😐
چیفویو:خوب چیکار کنیم؟🤨
باجی:مخشونو بزنیم😏
چیفویو:اوکی🙂

حوصله ی پارت نوشتن نداشتم برا همین کم شد🙃