سناریو
وقتی میرین جنگل و گم شدین و میترسین :
نامجون : هی بیب نترس الان ازین خانم میپرسم
جین : عه براچی ترسیدی بیا بغلم ببینم که
یونگی : الان جی پی اس میزنیم نترس
هوسوک : وی خودش ترسیده 🗿
جیمین : عه ا.ت ت ک ترسو نبودی ببین من کنارتم نترس
تهیونگ : بغلت میکنه و میگه : چیزی نیست زود میریم خونه بهت قول میدم
جونگ کوک : نترسیااا الان زنگ میزنم ب هیونگا بیان نجاتمون بدن
نامجون : هی بیب نترس الان ازین خانم میپرسم
جین : عه براچی ترسیدی بیا بغلم ببینم که
یونگی : الان جی پی اس میزنیم نترس
هوسوک : وی خودش ترسیده 🗿
جیمین : عه ا.ت ت ک ترسو نبودی ببین من کنارتم نترس
تهیونگ : بغلت میکنه و میگه : چیزی نیست زود میریم خونه بهت قول میدم
جونگ کوک : نترسیااا الان زنگ میزنم ب هیونگا بیان نجاتمون بدن
۵.۹k
۲۱ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.