کاش به جای این که به من یاد بده رسم دل شکستنو یکمم حواسش
کاش به جای این که به من یاد بده رسم دل شکستنو یکمم حواسش به خودش بود که نشکنن دلشو
لعنتی عاشق بود شکستنش راحت
یه موقع فک میکردم اینه ی منه میخندیدم میخندید فرقی نمیکرد به اون میخندم یا با اون گریه میکردم چنان هوای دلش ابری میشد که مردم با چتراشون فرار میکردن از تو شهر
اما حالا فهمیدم
اون واقعا اینه ی من بود که وقتی شکستمش در واقع خودم شکسته بودم
اما شاید فقط انگشت دستم شکسته بود شایدم قضیه بزرگ تر از این حرفاس
شاید وجدان ترک خوردم نیاز به تلنگر داشت
و خورد شد
و...
خورد شد
لعنتی عاشق بود
لعنتی عاشق بود شکستنش راحت
یه موقع فک میکردم اینه ی منه میخندیدم میخندید فرقی نمیکرد به اون میخندم یا با اون گریه میکردم چنان هوای دلش ابری میشد که مردم با چتراشون فرار میکردن از تو شهر
اما حالا فهمیدم
اون واقعا اینه ی من بود که وقتی شکستمش در واقع خودم شکسته بودم
اما شاید فقط انگشت دستم شکسته بود شایدم قضیه بزرگ تر از این حرفاس
شاید وجدان ترک خوردم نیاز به تلنگر داشت
و خورد شد
و...
خورد شد
لعنتی عاشق بود
۲.۴k
۰۱ بهمن ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.