فیک 《طراح من 》Part ²⁰

جیمین رفت درو باز کرد و
یونگ با عجله و با نفس نفس زدن وارد خونه تهیونگ شد و داد میزد تهیونگ
ته:چی شده
یو:اون اون
ته:چی یونگ
جیمین:دختر اروم باش
یونگ:ما دیشب رفته بودم بار /ت خیلی مست کرده بود و قتی بقیه دوستامون رفتن سوهو اون به [همه اینارو با گریه گفت]

ته
رفتم دستامو گذاشتم رو شونه هاش و گفتم درست بگو
یونگ:اون اومد و /ت رو هق هق
ته:بگو دختر
یونگ:من سعی کردم جداشون کنم ولی ادمای سوهو بیهوشم کردن و /ت رو
ته:الان کجاست[با داد]
یونگ:نمیدونم هق هق


ته
همش تقصیر منه من نباید بهش میگفتم برو نباید

ته:بهش زنگ زدی
یو: نه
ته:الان بزن
یو:باشه
بوق بوق
یو:جواب نمیده
ته:بریم‌اونجا جیمین بیا
جی ام:باشه

سه تایی رفتن اونجا ولی خبری نبود
یو:کسی اینجا نیست چرا


یه گارسون بعد از چند مین اومد ته رفت یقشو گرفت و گفت
ته:سوهو کجاس
گارسون:چی اقا من نمیدونم
جی ام:تهیونگ اون از کجا بدونه
ته:جیمین همش تقصیر منه تقصیر منه لعنت بهش
ته:هی تو<گارسون>امروز کسی اینجا نبود
گا:یه اقایی صبح زود انگار کتک خورده بود اینجا بود ولی صورتش کاملا خونی بود نفهمیدم کی بود

پایان
حمایت پلیززززز 😀💜
ناظر جان منتشر کن🙏
پارت بعدی رو نوشتم میزارم🤗
شرط نداریم😇