پارتی هشت نفره p¹⁹
چهار روز از اون اتفاق میگذره . ا.ت امروز دلش میخواست گریه کنه برای همین هی توی گوگل ، توییت،یوتوب. سرچ میکنه : فیلم ها و انیمه های غمگین جدید و قدیم... ولی همه رو سال پیش دیده بود/: برای همین میره توی آشپزخونه پیش جین
جین:وای..ببین کیا اینجان هندسام هام...
ا.ت با صدای بغض آلود و گرفته : جین.. حوصلم سر رفته می خوام بهت کمک کنم..
جین: اکی.. دارم همون پاستای ی محبوبت رو درست میکنم بیا تو قارچ هارو خورد کن فقط مراقب باش که چیزیت نشه.
ا.ت قارچ هارو خورد میکنه و میده به جین بعد سرش رو میزاره روی شونه های جین و گریه میکنه.. جین خواست به اعضا بگه ولی این کارو نمیکنه.
جین: باشه.. اشکالی نداره. بعد ا.ت رو بغل میکنه و یه ربع تمام ا.ت داشت گریه می کرد و حسابی تخلیه شده بود.
جین:اگر تخلیه شدی بی زحمت کمکم کن که میز رو بچینیم..
ا.ت:نه.. خوب شدم..مرسی جین
بعد جین رو بوس می کنه جین حسابی سرخ شده بود :)))
اعضا داشتن غذا میخوردن
نامی:ا.ت...چی شده؟ چرا چشات قرمز شده؟.بعد همه ی اعضا چشم دوختن به ا.ت
کوک:چی شده؟ سرما خوردی؟
شوگا:بچه لگد زده...آره؟
جیهوپ:ا.ت چیزی شده به ما هم بگو..
جیمین: کسی اذیتت کره؟..آره
تهیونگ: فکر کنم بچه جفتک انداخته؟آره؟!
ا.ت : نه چیزیم نیس..
بعد تهیونگ که بقل ا.ت نشسته بود دستش رو میزاره روی شکم ا.ت
تهیونگ: فکر کنم دوتا جفتک انداخته
ا.ت:چی؟!..نه...اصلا اینطور نیس..نگران نباشید.. ا.ت حسابی از این کار ا.ت تعجب کرده بود.تهیونگ رو میکنه به شکم ا.ت و میگه ..
تهیونگ: دختر عزیزم..اون تو زمین فوتبال نیست و توهم یه بازیکن نیستی که هی میدویی ..ببین عزیزم اگر تو بدویین مامانت دردش میاد ..بی زحمت ندو..با تشکر بابا تهیونگ..
ا.ت دستش رو میزاره روی دست تهیونگ که روی شکمش بود.بعد سرش رومیگیره پایین و میگه..
ا.ت: اوخخخخ
تهیونگ زول میزنه توی چشای ا.ت و نگرانش میشه
تهیونگ:چی شد.. خطا کرد.. الان بهش یه کارت زرد میدم .. بعد الکی سوت می زنه و میگه ...ای تو بازیکن یه کارت زرد گرفتی ..همه از این کار تهیونگ خندش میاد..بعد ا.ت میگه
ا.ت: وایییی... فکر کنم از دستت نارحت شده داره عصبانیتش رو سر من خالی میکنه..
تهیونگ که نگران شده: باشه.. کارت زردت حذف شد..فقط دیگه لگد نزن مامانت دردش میگیره :)))
ا.ت من چیزیم نشده.. فقط یکم دلم گرفته بود ...گریه کردم..
جین: همین... من هم نخواستم که بهتون بگم.. الان فهمیدید:)
جیهوپ: بابا از اول بگید دیگه... ا.ت جان لطفا اگر چیزیت شد زود اقدام کن..
ا.ت : باشی:)) بعد کیوت بازی در اوورد
جین:وای..ببین کیا اینجان هندسام هام...
ا.ت با صدای بغض آلود و گرفته : جین.. حوصلم سر رفته می خوام بهت کمک کنم..
جین: اکی.. دارم همون پاستای ی محبوبت رو درست میکنم بیا تو قارچ هارو خورد کن فقط مراقب باش که چیزیت نشه.
ا.ت قارچ هارو خورد میکنه و میده به جین بعد سرش رو میزاره روی شونه های جین و گریه میکنه.. جین خواست به اعضا بگه ولی این کارو نمیکنه.
جین: باشه.. اشکالی نداره. بعد ا.ت رو بغل میکنه و یه ربع تمام ا.ت داشت گریه می کرد و حسابی تخلیه شده بود.
جین:اگر تخلیه شدی بی زحمت کمکم کن که میز رو بچینیم..
ا.ت:نه.. خوب شدم..مرسی جین
بعد جین رو بوس می کنه جین حسابی سرخ شده بود :)))
اعضا داشتن غذا میخوردن
نامی:ا.ت...چی شده؟ چرا چشات قرمز شده؟.بعد همه ی اعضا چشم دوختن به ا.ت
کوک:چی شده؟ سرما خوردی؟
شوگا:بچه لگد زده...آره؟
جیهوپ:ا.ت چیزی شده به ما هم بگو..
جیمین: کسی اذیتت کره؟..آره
تهیونگ: فکر کنم بچه جفتک انداخته؟آره؟!
ا.ت : نه چیزیم نیس..
بعد تهیونگ که بقل ا.ت نشسته بود دستش رو میزاره روی شکم ا.ت
تهیونگ: فکر کنم دوتا جفتک انداخته
ا.ت:چی؟!..نه...اصلا اینطور نیس..نگران نباشید.. ا.ت حسابی از این کار ا.ت تعجب کرده بود.تهیونگ رو میکنه به شکم ا.ت و میگه ..
تهیونگ: دختر عزیزم..اون تو زمین فوتبال نیست و توهم یه بازیکن نیستی که هی میدویی ..ببین عزیزم اگر تو بدویین مامانت دردش میاد ..بی زحمت ندو..با تشکر بابا تهیونگ..
ا.ت دستش رو میزاره روی دست تهیونگ که روی شکمش بود.بعد سرش رومیگیره پایین و میگه..
ا.ت: اوخخخخ
تهیونگ زول میزنه توی چشای ا.ت و نگرانش میشه
تهیونگ:چی شد.. خطا کرد.. الان بهش یه کارت زرد میدم .. بعد الکی سوت می زنه و میگه ...ای تو بازیکن یه کارت زرد گرفتی ..همه از این کار تهیونگ خندش میاد..بعد ا.ت میگه
ا.ت: وایییی... فکر کنم از دستت نارحت شده داره عصبانیتش رو سر من خالی میکنه..
تهیونگ که نگران شده: باشه.. کارت زردت حذف شد..فقط دیگه لگد نزن مامانت دردش میگیره :)))
ا.ت من چیزیم نشده.. فقط یکم دلم گرفته بود ...گریه کردم..
جین: همین... من هم نخواستم که بهتون بگم.. الان فهمیدید:)
جیهوپ: بابا از اول بگید دیگه... ا.ت جان لطفا اگر چیزیت شد زود اقدام کن..
ا.ت : باشی:)) بعد کیوت بازی در اوورد
۷.۴k
۱۰ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.