یادتان هست؟!
یادتان هست؟!
آن وقتها که کسی بلند بلند حرف میزد یا شروع به نصیحت میکرد، یا کمی زیر لب زمزمهاش به گوشمان میرسید، دستانمان را مُشت میکردیم و نزدیک دهانش میآوردیم که مثلا میکروفون است؟!
این روزها نیازمندیم...به یک دست مشت کرده زیر دهانمان که مُدام بگوییم «دوستت دارم» و به گوش کسانی که لایق شنیدن این جمله هستند، برسد!
نیازمندیم به یک میکروفون دستی مشت شده زیر لبهایمان تا خجالت نکشیم از ابراز احساساتمان...
کاش آن یکی که دستش را مُشت میکند زیر لبهایمان،خودِ خودِ دوست داشتنیاش باشد...که بعد گونهاش را ببوسیم و بگوییم:
«خودت را میگویم لعنتی...از تمام دنیا فقط تو را دوست دارم...»
#سیاه_سغید
آن وقتها که کسی بلند بلند حرف میزد یا شروع به نصیحت میکرد، یا کمی زیر لب زمزمهاش به گوشمان میرسید، دستانمان را مُشت میکردیم و نزدیک دهانش میآوردیم که مثلا میکروفون است؟!
این روزها نیازمندیم...به یک دست مشت کرده زیر دهانمان که مُدام بگوییم «دوستت دارم» و به گوش کسانی که لایق شنیدن این جمله هستند، برسد!
نیازمندیم به یک میکروفون دستی مشت شده زیر لبهایمان تا خجالت نکشیم از ابراز احساساتمان...
کاش آن یکی که دستش را مُشت میکند زیر لبهایمان،خودِ خودِ دوست داشتنیاش باشد...که بعد گونهاش را ببوسیم و بگوییم:
«خودت را میگویم لعنتی...از تمام دنیا فقط تو را دوست دارم...»
#سیاه_سغید
۱۸.۱k
۲۷ فروردین ۱۴۰۰