معلم من!
part ⁹
کوک:منو ببخش بیبی گرل!
و با نگاه شیطانی که داشت گفت:....حالا....چطوره.......یه جوره دیگه برات جبرانش کنم..؟!
با این حرفش مشت آرومی به بازوش زدم و گفتم:ممنون لازم نیست جور دیگه ای برای جبران کنی....
دستشو روی دستم گذاشتو گفت:بلاخره که مال من میشی!
البته که الانم هستی!
خنده کوتاهی کردمو ازش جدا شدم.
به سمت در اتاق رفتمو دستمو روی دستگیره گذاشتم تا بازش کنم اما کوک سریع خودشو به در چسبوند.
ات:چیکار میکنی؟!
کوک:اول بوس!
و لباشو جلو آورد.
با خنده بوسه کوتاهی رو لبش گذاشتمو جدا شدم.
وبه در شیشه که تمام محتویات اتاق از توش دیده میشد نگاه کرد که با چیزی که دیدم......
ادامه دارد......
کوک:منو ببخش بیبی گرل!
و با نگاه شیطانی که داشت گفت:....حالا....چطوره.......یه جوره دیگه برات جبرانش کنم..؟!
با این حرفش مشت آرومی به بازوش زدم و گفتم:ممنون لازم نیست جور دیگه ای برای جبران کنی....
دستشو روی دستم گذاشتو گفت:بلاخره که مال من میشی!
البته که الانم هستی!
خنده کوتاهی کردمو ازش جدا شدم.
به سمت در اتاق رفتمو دستمو روی دستگیره گذاشتم تا بازش کنم اما کوک سریع خودشو به در چسبوند.
ات:چیکار میکنی؟!
کوک:اول بوس!
و لباشو جلو آورد.
با خنده بوسه کوتاهی رو لبش گذاشتمو جدا شدم.
وبه در شیشه که تمام محتویات اتاق از توش دیده میشد نگاه کرد که با چیزی که دیدم......
ادامه دارد......
۳۸.۹k
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.