p 1 دانشگاه تسخیر شده
سلام من پارک ات هستم۱۹ سالمه، با پدر و مادرم زندگی می کنم و تک فرزندم و زندگی خوبی دارم. من تو مدرسه دوستی ندارم اما تو کلاس زبان اینگلیسی دوستای زیادی دارم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
صبح بالارم گوشیم بیدار شدم کارای لازمو انجام دادم و رفتم مدرسه مثل همیشه تنها یه گوشه نشستم تا معلممون بیاد من تو مدرسه درسام همیشه خوب بود و شاگرد اول بودم
(بعد از مدرسه)
وقتی برگشتم خونه رفتم اتاقم لباسمو عوض کردم رفتم گوشیمو نگاه کردم که دیدم از کلاس زبانمون پیام دادن انگار بعد از یک ماه دوباره باز شده بود اخجونمی جون
(کلاسشون بخواطر نبودن جا یمدت تعطیل بوده)
دوساعت دیگه کلاس شروع میشه یکم استراحت کردم رفتم دوش گرفتم موهامو خشک کردم و بالا بستم لباس پوشیدم (عکسشو میزارم) لوازممو برداشتم و رفتم پایین
م ت: کجا میری بسلامتی
ات: کلاس زبانمون دوباره باز شده
م ت: خوبه حداقل دیگه انقدر خونه نمیمونی
ات:(لبخند) من دیگه برم خدافظ
م ت: خدافظ، مراقب خودت باش
رفتم بیرون و تاکسی گرفتم وقتی ادرسو گفتم یکم گیج شد، چون کلاسمون تو یه دانشگاه خارج از شهر برگذار می شد و دیگه دانشجویی به اونجا نمیرفت و فقط ما به اونجا میرفتیم
بالاخره امروز قراره جنی(دوستش) رو ببینم اخجوووون
رسیدم دانشگاه و رفتم داخل جنی با چند تا از بچه ها نشسته بودن
ات: سلاام
جنی: سلااام
ات: دلم برات تنگ شده بود دختر
جنی: منم
جی هون: سلام ات
ات: سلام
جیسو و مین جون: سلام... من اول گفتم... میگم من اول گفتم
ات: باهم گفتین و سلام (خنده)
جنی: بریم تو کلاس
ات: کدومه؟
مین جون: اون یکی
ات: اها
رفتیم تو کلاسمون صندلی ها تکنفره بود اما صندلی من بین جنی و جی هون نشستم بغیه بچه های کلاسم بعد از یه مدت اومدن
ات: میگم بچه ها وقت استراحت بریم طبقه دومو نگاه کنیم؟
جنی: اونجا تاریکه
ات: میترسی؟
جنی: نخیرم
ات: پس بریم؟
بچه ها: بریم
ات: اوکی
استاد اومد... وااو چه استاد کراشی
سا رام: هلو گایز، من مدرس این ترمتون هستم و اسمم کیم سارامه
بچه ها:خوشبختیم
سا رام: خب میشن خودتونو معرفی کنین
جنی: من کیم جنی هستم
ات: من پارک ات هستم
جی هون: من هم نا جی هون هستم
جیسو: من کیم جیسو هستم
مین جون: من جانگ مین جون هستم
جون سو: من او جونگ سو هستم...
(علامت راوی +)
+ همه همینطور خودشونو معرفی کردن
سا رام: از اشنایی با همتون خوشحالم
بعد از اینکه همه خودشونو معرفی کردن معلممون اول درسای ترم پیشو مرور کرد و بعدش درس داد
سا رام: ده دقیقه استراحت کنین بعدش برگردین تا ادامه ی درسا رو بدیم
بچه ها: چشم
از کلاس رفتیم بیرون
ات: خب بریم بالاا
بچه ها : بریم
رفتیم بالا جنی دستمو محکم گرفته بود
ات: دستم کنده شد
جنی: ب.. ببخشید
همه جا تاریک بود و یه سکوت مرگبار همه جارو گرفته بود
ات: بریم بالاتر
جی هون: بریم
جنی من.. نمیام
ات: اوکی
رفتیم بالاتر. که یهو...
ادامه دارد...
شرط
۷ لایک
۵ کامنت
پارت اول زیاد جالب نمیشه اما شما لایک کنین دیگه
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
صبح بالارم گوشیم بیدار شدم کارای لازمو انجام دادم و رفتم مدرسه مثل همیشه تنها یه گوشه نشستم تا معلممون بیاد من تو مدرسه درسام همیشه خوب بود و شاگرد اول بودم
(بعد از مدرسه)
وقتی برگشتم خونه رفتم اتاقم لباسمو عوض کردم رفتم گوشیمو نگاه کردم که دیدم از کلاس زبانمون پیام دادن انگار بعد از یک ماه دوباره باز شده بود اخجونمی جون
(کلاسشون بخواطر نبودن جا یمدت تعطیل بوده)
دوساعت دیگه کلاس شروع میشه یکم استراحت کردم رفتم دوش گرفتم موهامو خشک کردم و بالا بستم لباس پوشیدم (عکسشو میزارم) لوازممو برداشتم و رفتم پایین
م ت: کجا میری بسلامتی
ات: کلاس زبانمون دوباره باز شده
م ت: خوبه حداقل دیگه انقدر خونه نمیمونی
ات:(لبخند) من دیگه برم خدافظ
م ت: خدافظ، مراقب خودت باش
رفتم بیرون و تاکسی گرفتم وقتی ادرسو گفتم یکم گیج شد، چون کلاسمون تو یه دانشگاه خارج از شهر برگذار می شد و دیگه دانشجویی به اونجا نمیرفت و فقط ما به اونجا میرفتیم
بالاخره امروز قراره جنی(دوستش) رو ببینم اخجوووون
رسیدم دانشگاه و رفتم داخل جنی با چند تا از بچه ها نشسته بودن
ات: سلاام
جنی: سلااام
ات: دلم برات تنگ شده بود دختر
جنی: منم
جی هون: سلام ات
ات: سلام
جیسو و مین جون: سلام... من اول گفتم... میگم من اول گفتم
ات: باهم گفتین و سلام (خنده)
جنی: بریم تو کلاس
ات: کدومه؟
مین جون: اون یکی
ات: اها
رفتیم تو کلاسمون صندلی ها تکنفره بود اما صندلی من بین جنی و جی هون نشستم بغیه بچه های کلاسم بعد از یه مدت اومدن
ات: میگم بچه ها وقت استراحت بریم طبقه دومو نگاه کنیم؟
جنی: اونجا تاریکه
ات: میترسی؟
جنی: نخیرم
ات: پس بریم؟
بچه ها: بریم
ات: اوکی
استاد اومد... وااو چه استاد کراشی
سا رام: هلو گایز، من مدرس این ترمتون هستم و اسمم کیم سارامه
بچه ها:خوشبختیم
سا رام: خب میشن خودتونو معرفی کنین
جنی: من کیم جنی هستم
ات: من پارک ات هستم
جی هون: من هم نا جی هون هستم
جیسو: من کیم جیسو هستم
مین جون: من جانگ مین جون هستم
جون سو: من او جونگ سو هستم...
(علامت راوی +)
+ همه همینطور خودشونو معرفی کردن
سا رام: از اشنایی با همتون خوشحالم
بعد از اینکه همه خودشونو معرفی کردن معلممون اول درسای ترم پیشو مرور کرد و بعدش درس داد
سا رام: ده دقیقه استراحت کنین بعدش برگردین تا ادامه ی درسا رو بدیم
بچه ها: چشم
از کلاس رفتیم بیرون
ات: خب بریم بالاا
بچه ها : بریم
رفتیم بالا جنی دستمو محکم گرفته بود
ات: دستم کنده شد
جنی: ب.. ببخشید
همه جا تاریک بود و یه سکوت مرگبار همه جارو گرفته بود
ات: بریم بالاتر
جی هون: بریم
جنی من.. نمیام
ات: اوکی
رفتیم بالاتر. که یهو...
ادامه دارد...
شرط
۷ لایک
۵ کامنت
پارت اول زیاد جالب نمیشه اما شما لایک کنین دیگه
۱۹.۳k
۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.