این تعریفشون از خودشون بود: کارآموزهای صنعت آیدل کره ای.
این تعریفشون از خودشون بود: کارآموزهای صنعت آیدل کره ای. اما نه هر کارآموزی: اونهایی که زندگی کارآموزیشون رو صرف هیپ هاپ کردن و اولین آلبومشون رو به رکوردی از تجربیاتشون تبدیل کردن. از همون اول، موسیقی بیتیاس منعکس کننده زندگی اعضا بود. بی-ساید تِرَک های (B-side Track) 2 COOL 4 SKOOL، "Intro"، "Interlude"، "Outro و "Skit" به الگویی تبدیل شدن که آلبوم های بعدی از روی اون قالب بندی میشدن. زمانی بود که فقط اقلیت کوچیکی از پیشاهنگهای ضد گلوله اطلاع داشتن. اما بیتیاس از قبل هویت خودش رو به دست آورده بود، هویتی که امروز هم بهش پایبندن.
*کار گروهی*
_هیونگ، چطور میتونم وایب باحالی مثل تو داشته باشم؟ (میخنده).
قبل از دبیوشون، جیمین آر اِم رو تحسین میکرد تا جایی که ازش پرسید که چطور میتونه شبیهش باشه. نه فقط به این دلیل که آر اِم لیدر بود، یا به این دلیل که اون استعداد کار روی آهنگ ها بدون هیچ کمکی رو داشت. هفت کارآموز
در طول مدت اقامتشون تو خوابگاه، پیوند قدرتمندی ایجاد کردن و تا زمانی که اعضای اولیه نهایی شدن و برنامشون مشخص شد، اونها نقش های عمیقی تو زندگی هم داشتن. حتی جونگکوک میگه:
_بزرگترین نعمت زندگی من ملاقات با این هیونگاست.
اون در ادامه میگه:
_وقتی "من" رو که یه زندگی دانشآموزی معمولی داشت با "من" که تو این کمپانی با هیونگا بزرگ شد مقایسه میکنم، "من" در حال حاضر خیلی چیزهای بیشتری یاد گرفت و خیلی چیزهای بیشتری به دست آورد. دقیقا نمیدونم چیه ولی خیلی چیزا یاد گرفتم. مثلاً من واقعاً به طرز مضحکی حریص بودم. از باخت متنفر بودم، مغرور و لجباز بودم. به همین دلیل با مشکلات زیادی مواجه میشدم و گرچه گاهی اوقات هنوز عصبی میشم اما یاد گرفتم که اول از همه دیگران رو درک کنم.
شرکت مدیریتی تو دوران کارآموزی و دانش آموزیش، خونه و مدرسه جونگکوک بود و اعضای دیگه خانواده و معلمهاش بودن. اون اضافه میکنه:
_ما با هم زندگی میکردیم، بنابراین هیونگا طبیعتا روی من تأثیر گذاشتن و من هم طبیعتا تاثیر گرفتم. از نحوه صحبت هیونگا گرفته تا شخصیت و موسیقیشون.
*کار گروهی*
_هیونگ، چطور میتونم وایب باحالی مثل تو داشته باشم؟ (میخنده).
قبل از دبیوشون، جیمین آر اِم رو تحسین میکرد تا جایی که ازش پرسید که چطور میتونه شبیهش باشه. نه فقط به این دلیل که آر اِم لیدر بود، یا به این دلیل که اون استعداد کار روی آهنگ ها بدون هیچ کمکی رو داشت. هفت کارآموز
در طول مدت اقامتشون تو خوابگاه، پیوند قدرتمندی ایجاد کردن و تا زمانی که اعضای اولیه نهایی شدن و برنامشون مشخص شد، اونها نقش های عمیقی تو زندگی هم داشتن. حتی جونگکوک میگه:
_بزرگترین نعمت زندگی من ملاقات با این هیونگاست.
اون در ادامه میگه:
_وقتی "من" رو که یه زندگی دانشآموزی معمولی داشت با "من" که تو این کمپانی با هیونگا بزرگ شد مقایسه میکنم، "من" در حال حاضر خیلی چیزهای بیشتری یاد گرفت و خیلی چیزهای بیشتری به دست آورد. دقیقا نمیدونم چیه ولی خیلی چیزا یاد گرفتم. مثلاً من واقعاً به طرز مضحکی حریص بودم. از باخت متنفر بودم، مغرور و لجباز بودم. به همین دلیل با مشکلات زیادی مواجه میشدم و گرچه گاهی اوقات هنوز عصبی میشم اما یاد گرفتم که اول از همه دیگران رو درک کنم.
شرکت مدیریتی تو دوران کارآموزی و دانش آموزیش، خونه و مدرسه جونگکوک بود و اعضای دیگه خانواده و معلمهاش بودن. اون اضافه میکنه:
_ما با هم زندگی میکردیم، بنابراین هیونگا طبیعتا روی من تأثیر گذاشتن و من هم طبیعتا تاثیر گرفتم. از نحوه صحبت هیونگا گرفته تا شخصیت و موسیقیشون.
۲.۵k
۳۱ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.