چند پارتی یونگی وقتی بد خوابی p1

در و باز کرد و با کیتن کوچولوش رو دید که آروم روی مبل خوابیده براش واقعا عجیب بود چون کیتن کوچولوش واقعا بد خواب بود و خیلی کم می‌خوابید.
تمام سعیش رو کرد و آروم در و بست و بعد از در اوردن کفش هلی کتونی جردن و گذاشتنش توی جاکفشی به سمت مبل رفت.
موهای مشکی رنگ موج دار فرشته کوچولوش. روی صورتش افتاده بود و زیباییش رو چند برابر می‌کرد بعد از گذاشتن یه بوسه ی ملایم روی پیشونیش به سمت اتاق خوابتون رفت که تم طوسی رنگ داشت کشوی لباساش رو اروم باز کرد و دنبال تیشرت مشکی رنگش گشت ولی هرچی نگاه کرد پیداش نکرد‌. با احتمال این که تیشرتش توی لباس های چرکه به بجای تیشرت مشکی تیشرت سفید با شلوار مشکی رنگی برداشت و پوشید جلوی آینه رفت و استایلش رو چک کرد و بعد از این که مطمئن شد همه چیش اوکیه به سمت پذیرایی راه افتاد. با دیدن فرشته کوچولوش که هنوز خواب بود به سمت آشپزخونه رفت و شروع به آشپزی کرد. یکم رامیون و کیمچی پخت و بعد از ریخنشون توی ظرف به سمت پذیرایی راه افتاد و بغل مبلی که روش دراز کشیده بودی رفت...
_بیبی گرل؟نمیخوای بیدار شی؟
به دلیل این که واقعا کم خواب بودی سریع چشمات رو باز کردی و بهش نگاه کردی
+یونگیا؟
صدای خواب آلودت باعث خندش شد و بعد از گذاشتن یک بوس ریز روی دماغت توی چشمات زل زد
_کیتن؟