محرم ۱۳۱۰ (۱۲۷۱ شمسی) فرا می رسد. مردم به عادتِ دیرین، به
محرم ۱۳۱۰ (۱۲۷۱ شمسی) فرا میرسد. مردم به عادتِ دیرین، به عزاداری میپردازند. اجتماعات و مراودات فزونی میگیرد. اسبابِ انتشارِ مرضِ وبا از هر طرف مهیا میشود. از روز دوم محرم، وبا طغیان میکند. هنوز به دهم نرسیده، روزی صدها از مردم هلاک میگردند. وبا روز به روز بر طغیان خود میافزاید. اضطرابِ مردم به حدِ کمال میرسد. هر کس بیشتر میترسد، زودتر میمیرد !
شماره مردگان در تهران به روزی ۱۵۰۰ نفر میرسد. اموات را در تابوت و تابوت را بر پشتِ الاغ به قبرستان میبرند و هیچگونه تشریفات برایِ هیچ مُردهای از هر خانوادهای باشد، به جا نمیآورند. به این سادگی و آسانی باز یک روز و دو روز، جنازههایِ عزیزان در برابرِ پدران و مادران و ارحام و اقارب بر زمین است و وسایلِ کفن و دفنِ آنها فراهم نمیشود !
(منبع: کتابِ حیاتِ یحیی، یحیی دولتآبادی، ج ۱، ص ۱۱۶.)
#BEAUTIFUL
شماره مردگان در تهران به روزی ۱۵۰۰ نفر میرسد. اموات را در تابوت و تابوت را بر پشتِ الاغ به قبرستان میبرند و هیچگونه تشریفات برایِ هیچ مُردهای از هر خانوادهای باشد، به جا نمیآورند. به این سادگی و آسانی باز یک روز و دو روز، جنازههایِ عزیزان در برابرِ پدران و مادران و ارحام و اقارب بر زمین است و وسایلِ کفن و دفنِ آنها فراهم نمیشود !
(منبع: کتابِ حیاتِ یحیی، یحیی دولتآبادی، ج ۱، ص ۱۱۶.)
#BEAUTIFUL
۱.۴k
۰۷ مرداد ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.