سیب را چیدم و...👌❤🍀
لحظه ی #دیدنت انگار که یک حادثه بود
حیف #چشمان تو این حادثه را دوست نداشت
#سیب را چیدم و در دلهره ی دستانم
سیب را دید!! ..ولی #دلهره را دوست نداشت
تا سه بس بود که بشمارد و در #دام افتد
گفت یک..گفت دو ..#افسوس سه را دوست نداشت
من تو خط #موازی ؟..نرسیدن..؟ هرگز
دلم این #قاعده ی هندسه را دوست نداشت
درس #منطق نده دیگر تو به این عاشق که
از همان #کودکیش مدرسه را دوست نداشت...📷📸
#عشقولوژی
حیف #چشمان تو این حادثه را دوست نداشت
#سیب را چیدم و در دلهره ی دستانم
سیب را دید!! ..ولی #دلهره را دوست نداشت
تا سه بس بود که بشمارد و در #دام افتد
گفت یک..گفت دو ..#افسوس سه را دوست نداشت
من تو خط #موازی ؟..نرسیدن..؟ هرگز
دلم این #قاعده ی هندسه را دوست نداشت
درس #منطق نده دیگر تو به این عاشق که
از همان #کودکیش مدرسه را دوست نداشت...📷📸
#عشقولوژی
۱۰.۵k
۱۲ بهمن ۱۴۰۱