کلام دوست
😇❤✍ بهترین دوست خداست سپس کسانی که به خدا نزدیکترند !!!@
- برترین آیین، پیروى از دین ابراهیم است. «و من احسن دیناً»
- تسلیم در برابر خداوند واحسان به مردم از اصول ادیان الهى است. «اَسلم... و هو محسن»
- مكتب، بر پایه ى ایمان و عمل، هر دو استوار است و هر كدام بدون دیگرى ناقص است. «اسلم...و هو محسن»
- بهترین الگوهاى مردم كسانى هستند كه خداوند آنان را براى خود برگزیده است. «و اتّبع ملّة ابراهیم حنیفاً و اتّخذ اللَّه ابراهیم خلیلاً»
- هر كس از باطل روى گرداند خود را آماده مقام خلیل اللّهى مى كند. «حنیفاً و اتّخذ اللَّه ابراهیم خلیلاً»
در دو آیه ى قبل، اصل را بر «عمل» دانست، نه انتساب به اسلام یا مسیحیّت. این آیه براى جلوگیرى از این است كه پنداشته نشود همه ى ادیان وعقاید یكسانند.
مخفى نماند كه تسلیم خدا بودن از رضا به قضاى او بالاتر است. چون در رضا، انسانِ راضى خود را كسى مى داند ولى در تسلیم، انسان براى خود ارزشى در برابر خدا قائل نیست.[384]
«حَنیف» یعنى كسى كه از راه انحرافى به حقّ گرویده است، بر عكس «جنیف» كه كسى را گویند كه از حقّ به باطل گرویده است.
«خَلیل» یا از ریشه ى «خُلَّت» به معناى دوستى است، یا از «خَلَّت» به معناى نیاز است، ولى معناى اوّل مناسب تر است.
طبق روایات، مقام خلیل اللّهى ابراهیم، به خاطر سجده هاى بسیار، اطعام مساكین، نماز شب، رد نكردن سائل و مهمان نوازى او بوده است.[385]
پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله تابع آیین ابراهیم است. «اوحینا الیك ان اتبع ملة ابراهیم حنیفاً»[386]
ابراهیم، «خلیل اللّه» است و محمّد، «حبیب اللّه».[387]
كسانى كه وجهه ى خود را الهى كنند، برنده اند. چون «كل شى ءهالك الا وجهه»[388] جز وجه الهى، همه چیز فانى است.
-----
384) تفسیر اطیب البیان.
385) تفسیر نورالثقلین.
386) نحل، 123.
387) درّالمنثور، ج 2 ص 230.
388) قصص، 88.
- برترین آیین، پیروى از دین ابراهیم است. «و من احسن دیناً»
- تسلیم در برابر خداوند واحسان به مردم از اصول ادیان الهى است. «اَسلم... و هو محسن»
- مكتب، بر پایه ى ایمان و عمل، هر دو استوار است و هر كدام بدون دیگرى ناقص است. «اسلم...و هو محسن»
- بهترین الگوهاى مردم كسانى هستند كه خداوند آنان را براى خود برگزیده است. «و اتّبع ملّة ابراهیم حنیفاً و اتّخذ اللَّه ابراهیم خلیلاً»
- هر كس از باطل روى گرداند خود را آماده مقام خلیل اللّهى مى كند. «حنیفاً و اتّخذ اللَّه ابراهیم خلیلاً»
در دو آیه ى قبل، اصل را بر «عمل» دانست، نه انتساب به اسلام یا مسیحیّت. این آیه براى جلوگیرى از این است كه پنداشته نشود همه ى ادیان وعقاید یكسانند.
مخفى نماند كه تسلیم خدا بودن از رضا به قضاى او بالاتر است. چون در رضا، انسانِ راضى خود را كسى مى داند ولى در تسلیم، انسان براى خود ارزشى در برابر خدا قائل نیست.[384]
«حَنیف» یعنى كسى كه از راه انحرافى به حقّ گرویده است، بر عكس «جنیف» كه كسى را گویند كه از حقّ به باطل گرویده است.
«خَلیل» یا از ریشه ى «خُلَّت» به معناى دوستى است، یا از «خَلَّت» به معناى نیاز است، ولى معناى اوّل مناسب تر است.
طبق روایات، مقام خلیل اللّهى ابراهیم، به خاطر سجده هاى بسیار، اطعام مساكین، نماز شب، رد نكردن سائل و مهمان نوازى او بوده است.[385]
پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله تابع آیین ابراهیم است. «اوحینا الیك ان اتبع ملة ابراهیم حنیفاً»[386]
ابراهیم، «خلیل اللّه» است و محمّد، «حبیب اللّه».[387]
كسانى كه وجهه ى خود را الهى كنند، برنده اند. چون «كل شى ءهالك الا وجهه»[388] جز وجه الهى، همه چیز فانى است.
-----
384) تفسیر اطیب البیان.
385) تفسیر نورالثقلین.
386) نحل، 123.
387) درّالمنثور، ج 2 ص 230.
388) قصص، 88.
۸۱۰
۱۷ آبان ۱۴۰۳